جادوی منگر

جادوی منگر

شنبه 6 اکتبر 2007
/ / /
Comments Closed

بنام خداوند بخشنده مهربان

zerobox-103.jpg
روز جمعه هفته پیش ساعت 5 به همراه جناب آقای اميدوار (مدیر شرکت آوین آوا) ميهمان جناب آقای دکتر کيهانی بودم و صدای بلندگوی منگر مدل 103 را شنیدم. قبل از هر چیز باید از دکتر کیهانی عزیز تشکر کنم چرا که هم بسیار به من خوش گذشت و هم دلگرمی های ایشان کمک زیادی است برای ادامه دادن و نوشتن در سایت. فکر میکنم بهترین تجربه ای که تا بحال از صدای منگر داشتم در خانه دکتر کیهانی بود. صدا در شرایط بسیار عالی دمو شد شاید بالای 95 درصد و همه چیز برای دمو آماده بود. سیستم کامل Break-in شده بود و قبل از آمدن من خوب گرم شده بود. فضای اکوستیکی خیلی خوب بود و تصویر فوق العاده ای داشتیم. صدا اصلا نا آرامی و پرش نداشت و این نشان میداد کابلها مدتی است که ثابت ماندند و سیستم به یک حالت پایدار رسیده است. در صدا انرژی زائد و حالت نا آرام نداشتیم که نشان میداد از نظر گراند مشکلی در سیستم نبود. بلندگوها در جای مناسبی قرار گرفته بودند و یک تصویر خوب به شنونده میدادند. دیوار های بغل فاصله خیلی زیادی (بیشتر از 3 متر) از بلندگو داشتند و بنظرم اصلا Soundstage را تحت تاثیر قرار نمیدادند و دیوار پشت سر شنونده هم عملا وجود نداشت چون فاصله اش از شنونده خیلی زیاد بود. تنها سقف کمی به بلندگو نزدیک بود که من فکر میکنم اگر تاثیر گذار بود به گوش من خیلی کم بود. دیوار عقب فاصله اش کم بود اما فکر میکنم تنها در فرکانسهای خیلی پایین کمی اثرش مشخص میشد. فکر میکنم ایده بدی نباشه کمی روی آکوستیک سقف و دیوار عقب کار بشه. در کل سکوت صدا در این فضا خوب و Soundstage بدون مشکلی داشتیم. فکر میکنم هیچ چیز برای آکوستیک جای فضای بزرگتر رو نمیگیره و در اتاق دکتر کیهانی فضا به حد کافی بود تا من از صدا لذت ببرم. صدا خیلی بر من تاثیر داشت و من فکر میکنم یکی از دلایل مهم این تاثیر فضای خوب شنیداری بود. بلندگو خوب نفس میکشید و جریان صدا خیلی راحت و خوب بود. سیستم دمو بشرح زیر بود :

Shanling T500 CD/SACD Player
Shanling A500 Integrated Amplifier
Manger ZeroBox 103
Hidiamond Interconnect 1m
Hidiamond Speaker Cable 3m

این تجربه صدا در خانه دکتر کیهانی مانند تجربه صدای ویلسون سیستم 8 و B&W Prestige جزو تجربیات فوق العاده من در شنیدن صدا بود. باز هم تاکید میکنم احساسات من برای خودم هست و من در این سایت نه قصد تبلیغ برندی را دارم و نه قصد تشویق شما به خرید کامپوننتی. امیدوارم نوشته هایم اثر تبلیغاتی نداشته باشد و شما از خواندن آن استفاده کنید. به هر حال من دوست دارم آنچه درک کردم را با حسی که نسبت به صدا داشتم هردو را در سایت منعکس کنم.
توانایی های بلندگوی منگر مدل 103 وقتی مشخص میشه که شما اونرو در یک سیستم Match و بشکل درست Setup کنید و این اتفاق در خانه دکتر کیهانی افتاد. یک Solidstate با جریان دهی خوب و پهنای باند مناسب که هم در Time Domain سریع بود و هم کنترل خوبی روی بلندگو داشت و هم Upstream اون از یک طبقه لامپ استفاده کرده بود. نمیدونم آیا منگر بهتر از این هم صدا خواهد داد یا نه اما برای من کاملا راضی کننده و عالی بود. منگر در اولین نگاه تفاوت فاحشی با بلندگوهایی که تا بحال شنیدم در سرعت رندر کردن استرینگ ها و نزدیکی شما به صدا داشت. فکر کنم بلندگوهای دیگه حتی دوم هم نباشند بلکه دو کلاس پایینتر بایستند. این سرعت نتیجه اش احساس نزدیکی شما به صدا (Directness & Transparency) و احساس زنده بودن صدا رو میده و از نظر منگر دلیل این قضیه پهنای باند زیاد MSW و پاسخ فاز خطی این درایور هست. سریعترین بلندگوی درایوری که شنیدم B&W Prestige بود که فکر میکنم به نسبت سرعت منگر کاملا عقب بایسته و در Time Domain در بین بلندگوها منگر یک رفرنس بحساب بیاد. این درایور فوق العاده Low Storage Energy هست و صدا هیج سایه و انرژی اضافه ای در اون نداره. Dynamic صدا فوق العاده است و Start/Stop های هر استرینگ بدون هیچ احساس تنبلی یا کشیدگی در زمان خودش رندر میشه. این بلندگو بسیار Revealing هست و کوچکترین جزئیات صدا رو بی کم و کاستی به شنونده گزارش میده. احساس خیلی خوبی هنگام شنیدن داشتم و صدا احساس Solid بودن و سلامت را با خود داشت. صدا ره یافت خیلی بالایی در Time Domain به شنونده میداد و در Timing و دقت بی نظیر بود. یک احساس خیلی خاص با من همراه بود و تا بحال برایم پیش نیامده بود ، احساس میکردم هر Track موسیقی بیشتر از زمانی که قبلا میشنیدم طول میکشد. خیلی برام عجیب بود اول فکر کردم این مساله واقعیت ندارد اما دوباره دقت کردم دیدم نه واقعا صدای منگر شکل متفاوتی از صداهایی که تا بحال شنیدم داشت و طولانی شدن زمان شاید به جریان فوق العاده صدا در طول زمان برمیگشت. نمیدانم اما حس میکنم این حالت بخاطر میزان ارتباط بیشتر شنونده با اطلاعات سیگنال موسیقی بود. فکر میکنم نزدیکی فوق العاده به چشمه صدا و نداشتن انرژی مبهم ، اضافه و غیر موسیقیایی در صدا باعث میشد ما در طول زمان اطلاعات بیشتری از صدا رو ذهنمون درک کنه و این مساله باعث بشه زمان بیشتر برامون طول بکشه. در مجموع میشه گفت میزان ارتباط شنونده با موسیقی بیشتر بود. (Michael Fremer میگه The greatest components make time move slower)

اگر صدای منگر رو شنیدید حتما بر روی صدا متمرکز شوید و ببینید آیا شما هم احساس من رو خواهید داشت یا نه. این حالت بیشتر وقتی بروز پیدا میکنه که شنونده خیلی روی صدا ذهنش متمرکز میشه و به همه جزئیات صدا دقت میکنه. آقای منگر در توضیحات ای اشاره داشتند به اینکه توانایی ذهن ما در درک صدا در طول زمان خیلی بیشتر از توانایی بلندگوهای معمولی در ارائه صدا هست. راستش من چون گوشم از ادعای کمپانی ها همیشه پر بوده و عملا هم حرف هایشان برام عینیت نداشته خیلی به این مساله توجه نکردم اما در خانه دکتر کیهانی این ادعا به من ثابت شد. منگر کاملا با فاصله از بلندگوهای درایوری event ها رو رندر میکنه و صدا حالت Slow و کش اومده نداره. مرسی از آقای ژوزف منگر. اگر شما هم دوست دارید این حالت در صدا رو درک کنید یک بلندگوی درایوری کنار منگر بگذارید و به میزان ره یافت گوشتون به صدا دقت کنید.
ابتدا SACD پخش شد و بعد CD و بعد هم صفحه ، منگر خیلی راحت صدا ها رو پخش میکرد و تفاوت ها کاملا آشکار بود هر چند این اندازه جزئیات اصلا حالت Exaggerated ، فوروارد و استرس آور نداشت. صدا Smooth و نرم و راحت رندر میشد و صدا شاخصی یکدست و Integrated داشت. اگر بخواهید یک نمای کلی از صدای منگر تصویر کنم باید بگویم کمی این کار برایم سخت خواهد بود چون بیشتر خوانندگان صدای بلندگوی درایوری را شنیده اند و توصیف صدایی که تفاوت زیادی دارد کار را سخت میکند. سعی میکنم از تفاوت هایی که بیشتر به چشم می آمدند شروع کنم.
بهتر است اول از Soundstage حرف بزنم ، منگر تصویری Sharp داشت با Coherence خوب که در آن هر استرینگ مکان کاملا مشخص و حالت PinPoint داشت. اصلا در هیچ ناحیه فرکانسی تصویر حالت Diffuse و مبهم نداشت (با Focus کامل) و حرکت هر استرینگ بین دو بلندگو براحتی و با شفافیت بالایی حس میشد. این شفافیت ره یافت خیلی خوبی به Ambience صدا میداد بطوری که فضای ضبط رکورد خیلی خوب حس میشد. من به دکتر گفتم میتونیم با این بلندگو حتی تفاوت میکروفونها رو هم خیلی راحت تشخیص بدیم. اما فضای استریویی همانند بلندگوهای درایوری بزرگ نبود و عمق و عرض Soundstage اندازه کمتری در مقایسه با بلندگوهای درایوری داشت. این تفاوت در بلندگوی Prestige (این بلندگو در مقایسه با دیگر بلندگوهای درایوری سریعتر هست) هم بود و ابعاد تصویر آن کمی کوچکتر از بلندگوهای معمول بود. من دلیل این مساله رو نمیدونم شاید سرعت درایور این حالت رو تغییر بده شاید هم عوامل دیگه. اگر صدای بلندگوهای سریع دیگه ای مثل Quad رو بشنوم شاید بتونم بهتر نتیجه گیری کنم. ابعاد صدای ویلسون سیستم 8 خیلی بزرگتر بود و حس بهتری به شنونده میداد اما event ها در اون حالت Round تر و غیر Sharp تری داشتند. تصویر منگر Layered بود و عمق مناسب رو به نسبت ابعاد تصویر داشت واصلا حالت فوروارد و Compress نداشت تنها نسبت ابعاد تصویر در مقایسه با سیستم 8 تفاوت داشت. حرکت هر استرینگ هم در عرض و هم در عمق تصویر قابل درک بود و هیچ حالت Diffuse و فوروارد و نامشخص در تصویر نبود. تصویری یکدست با جریانی زنده و راحت. قبلا هم اشاره داشتم به اینکه اندازه و مشخصات تصویر در ناحیه پایین کمی با بالا تفاوت داشت اما این بار این تفاوت کمتر بود. دلیل این قضیه این بود که آمپلی فایر خیلی بهتر درایورهای ناحیه پایین رو کنترل میکرد و احساس کندی در مشخصه صدای ناحیه پایین نبود. صدا در مقایسه با بلندگوهای درایوری خیلی خوب مثل سیستم 8 Openness کمتری در کل ناحیه فرکانسی داشت و بالانس فرکانسی خیلی حالت Neutral و flat نداشت اما این مساله برای شنونده اصلا مشکل ساز نبود و گوش حساسیت چندانی به این قضیه نداشت. از نگاه من مجموعه صدا خیلی خوب به گوش می نشست و این تفاوتها هرچند وجود دارند اما مهم اینست به لذت شنیداری آسیب نرسانند. وقتی شما به سیستم گوش میدادید مساله ای نبود که جلب توجه کنه و همه پارامترها در حد انتظار به حساسیت گوش من پاسخ میداد. برای همین هست که من فکر میکنم نوشتن در مورد تفاوتهایی که خیلی گوش ما به اونها حساس نیست نمیتونه ایده خوبی باشه و من پیشنهاد میکنم حتما صدای منگر رو بشنوید و در مجموع به اون حسی که دارید اعتماد کنید. اگر در یک شاخص منگر عقب تر می ایستد در شاخصهای دیگری جلوتر هست حتی از بلندگوهای خیلی گران درایوری و من فکر میکنم با ترسیم تفاوت ها به شما ایده خیلی خوبی در مورد صدا نداده ام و شما باید صدا را بشنوید. در مجموع یک حس هنگام شنیدن داریم و من یکی از ضعفهای تحلیل صدا را در همین میبینم که هیچ وقت نمیتونه برای شما دقیقا صدا رو توصیف کنه. تجربه شنیداری روی کاغذ از نگاه من خیلی معنی نداره و بیشتر یک سرگرمی هست. راستش خیلی از صدای 103 لذت بردم و تحت تاثیر قرار گرفتم برای همینه فکر میکنم باید صدا رو بشنوید تا در موردش نظر دهید.
صدا در ولوم پایین اصلا از حس و حال و جنبش نمی افتاد و شنونده در ولومهای پایین کاملا از صدا لذت میبرد. کوچکترین فعالیتی در صدا از لحظه شروع یک استرینگ تا لحظه محو شدن اون کاملا شنیده میشد و اون حس وحال موسیقی که در Low Level Information صدا هست براحتی درک میشد. صدا Vibrancy فوق العاده ای در میکرو داشت و خیلی خوب از عهده Micro Dynamic بر می اومد. صدا در مقایسه با دموهای قبلی که در آوین آوا شنیده بودم خیلی راحت تر رندر میشد و اون گرفتگی گذشته رو نداشت و فکر میکنم دلیل این قضیه به این بر میگشت که منگر در خانه دکتر کیهانی کاملا Break-in شده بود و در هر ولومی سرزندگی و راحتی رو در صدا داشت. سیستم Break-in شده در رندر کردن استرینگ های موازی هم خیلی بهتر از گذشته عمل میکرد و استرینگ ها با جداسازی مناسبی در مکان تصویر و جریان صدا از هم رندر میشدند. آمپلی فایر هم کنترل خوبی روی صدا داشت و در استرینگ هایی (خصوصا ضربات ناحیه پایین) که سیستمهای عادی مجبور به فوروارد کردن صدا میشن کاملا خودش رو حفظ میکرد و فوروارد نمیشد. صدا بخاطر کنترل زیاد و نویز زمینه خیلی کم حالت خیلی گرانی داشت که در سیستمهای گرانی که تا بحال شنیدم مشهود بود. قبلا هم اشاره کردم به اینکه در صدای دیجیتال با یک طبقه لامپ در ناحیه بعد از DAC یا Pre صدا خیلی Sweet تر و بهتر میشه و این حالت در صدا بود چرا که سورس دیجیتال یک طبقه لامپ داشت و صدا رو بسمت خوبی (Warm & Sweet) میبرد. احساس نرمی و راحتی در بافت صدا حس میشد و شنونده در طول زمان احساس خستگی شنیداری با سورس دیجیتال نداشت. نکته ای که کمی حس میشد مساله Polite بودن سیستم بود البته در مقابل هم صدا در ناحیه بالا هیچ نویزی نداشت و خیلی با پس زمینه مشکی رندر میشد. بنظرم این حالت به برق بر میگشت که باعث میشد صدا در Macro dynamic کمی حالت Punch و تحرک رو کمتر داشته باشه و حالت Polite تر داشته باشه اما این مساله هم اصلا از لذت شنیداری نمی کاست و به چشم نمی اومد. این جور پارامترها تنها در مقایسه گوش رو متوجه میکنه و در حالت عادی گوش خیلی توجه ای نداره. چنین تجربه ای رو در صدا در خانه آقای کیوان ناهید هم داشتم. صدا خیلی پس زمینه مشکی داشت اما در مقابل کمی در Macro اون دینامیک رو نداشت. در مورد بافت صدای سیستم باید بگویم صدا خیلی گوش نواز و شنیدنی بود و اصلا حالت Mechanical و خشک در میکرو نداشت و در این شاخص در کلاس بالایی قرار داشت اما باید بگویم منگر در این پارامتر خیلی به Upstream حساس هست و بنظر من در Micro هرچقدر بیشتر برای Upstream هزینه کنید بیشتر به شما جواب خواهد داد. این سیستم با آمپلی فایر Shanling لطافت Wilson System 8 با Krell CAST رو نداشت اما این مساله از نگاه من به Upstream برمیگشت نه به منگر. خیلی دوست دارم صدای منگر رو با ASR در همین خانه بشنوم. ASR جزو معدود برندهایی است که در عین Solidity و کنترل و دینامیک ، بافت صدای فوق العاده ای داره. در انگلستان نماینده منگر این بلندگو رو با ASR دمو میده و فکر میکنم منگر با ASR باید جواب خیلی خوبی در همه بخشها خصوصا Texture صدا بدهد. ASR همانند Spectral و Goldmund جزو برندهایی است که rise time خیلی کمی (پهنای باند زیاد) در full load داره و این rise time کم یعنی سرعت بالای ASR در جریان دهی به بلندگو. آقای ژوزف منگر هم انتخاب Solidstate هایی با سرعت بالا رو پیشنهاد داده و گفته آمپلی فایرهایی رو با منگر جمع کنید که پهنای باند بالای 100 کیلو هرتز دارند. از نگاه من Shanling و کابل Hidiamond در کلاس قیمتی خودشان خوب بودند اما برای رسیدن به لطافت بیشتر در بافت صدا میتوان از ASR و یا Spectral کمک گرفت. من فکر میکنم این سیستم از هر جهت هم لذت شنیداری و هم دقت صدا بالاتر از قیمت خودش صدا میده در حالی که بنظر من این بلندگو Live ترین و Pure ترین صدایی رو به من داد که تا به حال در هیچ بلندگویی نشنیده بودم. صدا احساس خستگی در شنونده بوجود نمی آورد و جریان راحت ، با طراوت و خوبی داشت. هنگامی که در اتاق قدم میزدم سعی میکردم به موسیقی توجه نکنم تا ببینم کشش صدا وقتی روی صدا متمرکز نیستم چگونه هست. صدا کشش خوبی داشت و شنونده رو به فضای موسیقی دعوت میکرد. این حس برای صدا خیلی مهم هست و منگر این کار رو بخوبی انجام میداد. نکته دیگه پترن منگر بود که به اندازه کافی واید بود و شنونده Sweet Spot خوبی رو در اتاق میداشت هرچند در مقایسه با سیستم 8 این بلندگو ناحیه کمتری را پوشش میداد اما فراموش نکنیم این پارامتر هم در حد کاملا خوب و قابل قبولی بود. باید بیشتر صدا را بشنوم تا بیشتر بنویسم. در مجموع صدا خیلی بر روی من تاثیر گذار بود و فکر میکنم منگر قابلیت های خیلی بالایی در خودش داره. اگر از من میشنوید تجربه شنیدنش رو از دست ندهید.

Comments are closed.