مفهوم مینیمالیست در طراحی – بخش سوم

مفهوم مینیمالیست در طراحی – بخش سوم

پنج‌شنبه 27 دسامبر 2007
/ / /

در بخش دوم نشان دادم سه پارامتر هنگام ارزش یابی یک صدا مهم هست. یکی نوع موسیقی که میشنویم ، دیگری سیستمهایی که از لحظه صدابرداری تا لحظه شنیده شدن از طریق سیستم صوتی نقش دارند (شامل فضای آکوستیکی ضبط و میکروفن و کابل میکروفن و رکوردر و … و نهایتا سیستم صوتی خانه ما و آکوستیک خانه ما) و ساختار سوم سلیقه شنیداری ماست. در مورد نوع موسیقی باید بگویم هر سیستمی نقاط قوت و ضعف خودش را دارد هر چند اکثر سیستمها رنج وسیعی از انواع موسیقی را بخوبی پخش میکنند اما هر کدام در یک نوع خاص موسیقی توانایی بیشتری دارند. مساله ای که وجود دارد اینست که هر یک از برندها نگاهی خاص در طراحی دارند و هنگام طراحی شاخص هایی که بیشتر مورد نظر آنهاست را در طراحی لحاظ میکنند. به عبارت دیگر هر کامپوننت صوتی در یک نقطه خاص در فضای n بعدی پارامترهای صدا قرار دارد و از نقطه ایده ال به شکلی فاصله دارد. هر چقدر طراح از قطعات بهتر و گران تری استفاده کند Neutrality سیستم افزایش یافته و آن کامپوننت در نقطه نزدیکتری نسبت به نقطه مبداء (نقطه ایده ال) قرار میگیرد. به شکل زیر نگاه کنید :

brands.jpg

گراف شکل بالا واقعی نبوده و تنها برای نشان دادن تفاوت طراحی ها مثالی آوردم. در این شکل نشان داده شده که مدلهای Krell و Linn چگونه تکامل می یابند و هر کدام از چه مسیری به نقطه ایده ال نزدیک میگردند. چون هر برندی طراحی خاص خودش را دارد و در قیمت های بالاتر بیشتر قطعات الکترونیکی استفاده شده در آنها بهتر میشود و توپولوژی طراحی تغییرات چندانی ندارد لذا تقریبا مسیر حرکت هر برند بسمت ایده ال نسبتا مشخص و معلوم هست. برای همین هست که هر وقت صدای Krell را میشنویم در حالت Blind میتوانیم حدس بزنیم این صدا صدای Krell هست و کلا شاخص صدای هر برندی تقریبا مشخص هست. هر چقدر قیمت کامپوننت های یک برند افزایش یابد خیلی شاخص صدایش تغییرات ندارد و تنها Neutrality صدا بیشتر میشود. البته این مساله قانون کلی نیست و من آنرا بر حسب تجربیاتی که تا بحال داشتم نوشتم. در شکل بالا Linn از یک مسیر دیگر به ایده ال نزدیک میشود و طراحی اش با Krell فرق دارد و هر چقدر هم قیمت هر کدام از برند ها بالاتر رود باز صدایشان با هم تفاوت خواهد داشت. هر کاربری باید بفهمد تابع سلیقه شنیداریش چه مسیری را بیشتر دوست دارد بعد بسمت انتخاب کامپوننت برود. با شناخت سلیقه خودمان میتوانیم در قیمت های پایین تر و معقول تر به نتیجه خیلی خوبی برسیم در حالی که بدون شناخت سلیقه شنیداری ممکن است 500 هزار دلار هزینه کنیم اما به اندازه هزینه ای که کردیم از صدا لذت نبریم. چقدر خوب میشد اگر به گوشمان اعتماد میکردیم و تنها حس شنیداری را ملاک انتخاب یک سیستم قرار میدادیم. چه بسا ممکن است گوش ما از صدای یک سیستم خیلی متوسط لذت زیادی ببرد و نیازی نباشد درگیر هزینه های زیاد شویم.

2 Comments