در مورد مکان بلندگو یک مساله ای رو تجربه کردم که رومی هم بهش اینجا اشاره کرده بود و لازم شد در موردش بنویسم. من یکبار دیگه دو جمله از رومی مینویسم تا کسانی که هنوز اهمیت نقطه قرار گیری بلندگو رو خیلی جدی نگرفتند نگاهی دوباره به این مساله مهم داشته باشند:
Generally ANY properly Macro-Positioned speakers should over perform in musical scale ANY improperly Macro-Positioned inhalation. Yes, a cheep but good consumer amplifier with a inexpensive old JBL monitor, properly Macro-Positioned, will literally destroy a performance of $250.000.00 high-end installation of the installation is … against the interests of the room. Do I have to pump you up more?
معنی جمله بالا اینه یک سیستم خیلی خیلی ارزان در نقطه DPOLS صدای خیلی خیلی بهتری از یک سیستم 250 هزار دلاری در نقطه غیر بهینه داره.
I can assure you that if you are not a Moron™ and each time you heard any more or less interesting sound from any playbacks then the loudspeakers, in one way or other and in most of cases completely accidentally, were near the AEZ.
معنی جمله بالا اینه رومی به ما اطمینان میده هربار که یک صدای تاثیرگذار شنیدید حتما بلندگو در آن زمان در نزدیکی نقطه ایده ال بوده.
اما جالبه بدونید من چند وقت گذشته که مهمان مهندس پوینده عزیز بودم و چند ساعتی برای پیدا کردن یک نقطه نسبتا خوب وقت صرف شد هم من و هم مهندس متوجه شدیم انگار ولوم صدای بلندگوی سمت راست (فکر کنم بلندگو سمت راستیه بود) بیشتر از بلندگوی سمت چپ هست که باعث شد کمی مهندس نگران بشه. من از روی Preamp بالانس بین دو کانال رو کمی تغییر دادم تا صدا درست بشه . اون موقع ما حدس زدیم ممکنه دو تا کانال آمپلی فایر Gain متفاوتی دارند و یا یک مشکلی در مدار هست که به کابل کربنی گیر دادیم و چون میدونستیم جدیدا کابل های Van Den Hul در ایران Terminate میشوند قرار شد این Interconnect ها با مدل Terminate شده در هلند تعویض شوند.
تجربه دیگر خانه آقای سماوات بود که بعد از پیدا کردن یک نقطه خوب من حس کردم ولوم صدای بلندگوی سمت چپ بیشتر از بلندگوی سمت راست هست و فکر کردم شاید مشکل از آمپلی فایر هست و به بایاسش گیر دادم که امکان تنظیمش نبود.
دیروز در خانه خودم کمی روی مکان بلندگو وقت گذاشتم که به یک نقطه نسبتا قابل قبول رسیدم و باز دیدم ولوم بلندگوی سمت راست از سمت چپ بیشتر هست و با Pre Krell با یک درجه تغییر دو کانال رو بالانس کردم. چون مطمئن بودم Krell ام مشکلی از این بابت نداره حدس زدم میتونه این مساله نتیجه مکان جدید بلندگو باشه که اتفاقا وقتی امروز مقاله رومی رو در خونه میخوندم به این مساله برخوردم.
اینجا رو ببینید ، رومی میگه در نقطه مناسب ممکنه Gain کل که حاصل جمع Gain سیستم با Gain اتاق هست برای یک بلندگو بیشتر بشه و این مساله اصلا مهم نیست و باید با تغییر در Gain سیستم اونرو بالانس کرد.
نکته جالبی بود که گفتم بد نباشه شما هم بدونید و هر وقت یک مکان مناسب پیدا کردید و دیدید ولوم صدای دو بلندگو با هم فرق میکنه نگران نباشید.
مساله بعدی اینه اگر یک نقطه خوب برای بلندگو پیدا کردید و بعدش تغییراتی در آکوستیک و یا سیستم ایجاد کردید (مثلا یک پنل جاذب پشت بلندگو قرار دادید و یا کابل ای رو در سیستم عوض کردید) ممکنه دوباره مجبور شوید کمی روی مکان بلندگو کار کنید.
این مساله رو من تجربه نکردم اما رومی اعتقاد داره تغییر شرایط (چه آکوستیک و چه کامپوننت) میتونه روی مکان نقطه بهینه تاثیر بگذاره.
وبلاگ شما از بهترین وبلاگهای تخصصی فارسی است که تاکنون دیدهام. تحسین و در ادامهء دادن راه تشویقتان میکنم.
در ضمن سوالی هم داشتم: در مورد بنگ و اولافسن تا کنون مطلبی داشتهاید یا خیر؟ با جستجو در این وبلاگ چیزی نیافتم.
متشکرم.
من شنیدم بالاتر از پل رومی نمایندگی داره و میدونم یک برند دانمارکی هست که طراحی زیبایی داره و کارهایی هم در زمینه صدا انجام داده اما من تابحال صداش رو نشنیدم و کلا این برند بین دوستداران های فای خیلی مورد توجه نیست، البته منظورم این نیست که صدای خوبی نداره بلکه منظورم اینه خیلی تو مجلات و جاهای دیگر سروصداش نیست.
بنگ و اولافسن شیوههای خاصی در به دست آوردن صوت بهینه محصولاتش دارد، مثلا این شرکت گروهی از موسیقی گوشکنهای علاقهمند جدی را گرد هم میاورد (البته اعضای این گروه باید شرایط خیلی ویژهای داشته باشند، مثلا سالانه در چند اجرای زندهء درجه یک شرکت کنند) و نظرات آنها را به شکل جدی در رسیدن به صوت خوب لحاظ میکند.
طراحی هم در واقع بنیان محصولات آن است، تا جایی که بعضی از کارهای این سازنده در موزههای هنر نگهداری و به نمایش گذاشته میشود. شاید بتوان گفت بنگ و اولافسن برای چند دهه بهترین طراحی صنعتی را در صنعت صوت و تصویر ارائه کرده است.
این شرکت با بهینهسازیهای کمنظیر و سابقهء هشتاد ساله به نوعی پکیجهای در ظاهر بسیار ساده برای لذتبردن از صوت – بدون نیاز به کارهای مهندسی و محاسباتی توسط کاربر – عرضه میکند (مثلا بایو لب۵ هنگامی که در محل جدیدی مستقر میشود با کمک میکروفنی توکار با توجه به محیط خودش را به بهترین شکل کالیبره میکند)، و از طرفی میدانید که آدیوفیلها نوعا دوست دارند در نصب و بهنیهکردن و ارتقای ستهایشان نقش خیلی فعالی داشته باشند. بنابر این عجیب نیست که بی و او یک برند ادیوفیل محسوب نمیشود، بیشتر یک برند لایف استایلهای انحصاری شاید باشد.
نمایندگی پل رومی خیلی جدید است، سالها پیش از این در کوچهای نزدیک چهارراه کالج نماینده داشت. خوشحال میشوم که هر زمان از کارهای بنگ دمو دیدید و احتمالا چیزی نوشتید، نظرتان را بخوانم.
حتما اگر صداش رو بشنوم و جالب باشه مینویسم اما تا اونجایی که من میدونم این برند خیلی طراحی پیچیده ای داره و مثل 90 درصد برندهای موجود دیگه بیشتر دنبال یک بازار مناسب هست تا جذب شنونده های حرفه ای .
در مورد صداش بعید میدونم خیلی حرفی برای گفتن داشته باشه هرچند این پیش داوری منو خیلی جدی نگیرید.