مغالطه پهلوان پنبه

مغالطه پهلوان پنبه

پنج‌شنبه 29 آوریل 2010
/ / /
Comments Closed

به سایت ویکی نگاهی بیندازید و ببینید اینطور نوشته :

مغالطه پهلوان‌پنبه یا مغالطه حمله به مرد پوشالی از مغالطات مقام نقد است؛ که شخص وقتی با مدعایی مخالف است و آن را نادرست می‌داند، برای نشان دادن نادرستی آن از راه غیرمنطقی مغالطه استفاده می‌کند؛ در مغالطه پهلوان‌پنبه هیچ‌گاه دلیل و برهانی بر ضد مدعای نخستین مطرح نمی‌شود، بلکه ناقد مدعایی را که قدرت نقد آن را ندارد، کنار می‌گذارد؛ یک مدعای سست و ضعیف را که توانایی نقد آن را دارد، به طرف مقابل خود نسبت می‌دهد و به جای رد کردن مدعای اصلی، به رد کردن این مدعای ضعیف می‌پردازد. مغالطه پهوان‌پنبه ترفندی‌است که از این راه شخص می‌تواند میزان تأثیرگذاری و مقبولیت شخص مدعی را کاهش دهد؛ هرچند مدعای نخستین پاسخ داده نمی‌شود. این مغالطه، به نوع خود پرکاربرد است و در نقد مکاتب و نظریه‌های دینی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به کار می‌رود؛ برخی افراد غیرمتخصص نیز در جریان نقد جامعه مرتکب چنین مغالطه‌ای می‌شوند. علت نامگذاری این مغالطه به پهلوان‌پنبه این است که ناقد به جای مبارزه با پهلوان اصلی، پهلوان‌پنبه‌ای ساخته، آن را بر زمین می‌زند.”

همونطور که خوندید این راه برای نقد نظرات یک نویسنده یکی از راه های مغالطه هست و من در بیشتر موارد با نقد هایی اینچنینی روبرو هستم.

مثلا یکی ادعا میکنه من فکر میکنم باید 50 میلیون پول برای ترانزیستور داد تا به صدای خوب برسیم و بعد شروع میکنه به آوردن دلایلی برای رد این نظر.

مثلا یکی نوشته بود من به همه میگم صدای خوب یعنی 50 میلیون پول دادن و بعد گاهی هم دلم برای فقرا میسوزه و میگم همین هدفونی که دارید خوبه.

یا یکی میگفت اکبری نوشته صدای ویلسون 7 و کنراد جانسون خیلی عالی بود و بعد میگه من از صدای ویلسون 7 و کنراد خوشم نمیاد.

اگر نگاهی به این نقد ها بیندازید متوجه میشید مشکل اینه که منتقد سعی کرده از راه مغالطه کارش رو به جلو ببره و اگر کسی سایت منو دقیق نخونده باشه خیلی راحت ممکنه این نوع نقد رو باور کنه.

وقت صرف کردن برای پاسخ به این جور نقد ها از حوصله من خارجه چون اگر کسی سایت رو دنبال کرده باشه به این نوع نقد ها توجهی نمیکنه.

من مطلب مخاطب کم هوش رو به خاطر یکی از همین مغالطه ها نوشتم اما فکر میکنم پاسخ دادن به این نوع نقد ها جز اتلاف وقت چیزی نیست.

اما نظر من در مورد DIY ، من معنقدم یک بخش های فای بازی با کامپوننت هاست و این بازی میتونه برای کسی که به سیستم های صوتی علاقه مند هست و منبع مالی نسبتا خوبی داره به شکل خرید این دستگاه ها باشه و گاهی هم دوست داره خودش دست به کار بشه و با ساختن کامپوننتی نتیجه کارش رو ببینه.

این دو نوع بازی هر کدوم برای عده ای جذابه و کسانی هستند که یا سرگرم خرید کردن هستند و یا سرگرم سرهم کردن قطعات و از بودن در این فضا لذت میبرند.

این دو مقوله ربط مستقیم ای به رفتن به سمت صدای ایده ال نداره هر چند هر کدوم اینها فضای خودشون رو دارند اما نتیجه نهایی این دو بازی چیزی غیر از اون چیزیه که ممکنه در ابتدا به اشتباه تصور بشه.

رسیدن به صدای خوب مسیری دیگه هست که این بازی اگر خیلی هوشمندانه انجام بشه فقط یک بخش کوچک از اون مسیر اصلی هست.

بنابراین ادعای رسیدن به صدای خوب  با DIY یک شعار اشتباه هست که نشون میده طرف درست مفهوم DIY رو درک نکرده و به همین شکل شعار سر هم کردن چند تا برند گرون هم برای رسیدن به صدای خوب یک ادعای نادرست هست.

دعوت به DIY دعوت به تغییر شکل بازی است و نه حل مشکل اصلی که البته ممکنه این بازی جدید از نظر هزینه با توجه به این برندهای ارزانی که تو ایران هست یک صرفه جویی بحساب بیاد که من خیلی هم در موردش مطمئن نیستم.

اگر یادتون باشه من قبلا سه فضا تعریف کردم، یکی فضای لذت بردن از موسیقی، دیگری فضای حرکت به سمت صدای خوب و آخری فضای کامپوننت ها که این فضای سومی میتونه به دو بخش خرید برند و یا DIY تقسیم بشه.

قبلا هم تاکید کردم این سه فضا به هم ربط چندانی ندارند و یک Audiophile عاقل سعی میکنه تعادل رو در این سه بخش رعایت کنه.

Comments are closed.