دیشب چه بارونی اومد ، عاشقانه بود

دیشب چه بارونی اومد ، عاشقانه بود

چهارشنبه 29 سپتامبر 2010
/ / /
Comments Closed

هر کسی اعتقادی به مسیری که انتخاب میکنه داره، مثلا یکی فکر میکنه باید پول زیاد داد تا به صدای خوب رسید، یکی فکر میکنه باید همه توجه اش رو بذاره برای انتخاب برند خوب تا به صدای خوب برسه ، یکی فکر میکنه های فای یک چیز Plug and Play هست و اگر آمپلی فایرش بشه لامپی همه مشکلات حل میشه ، یکی فکر میکنه باید استریوفایل بخونه و بر مبنای اون بره جلو، یکی فکر میکنه نوشته های رابرت هارلی میتونه تماما بهش نتیجه بده و یکی هم مثل من فکر میکنه اولین قدم آکوستیک سیستم هست و بدون اون هر حرکتی بی نتیجه است.

چیزی که جالب هست اینه که همه ما فکر میکنیم داریم درست حرکت میکنیم و اولویت های و پیش شرط های ما برای رسیدن به صدای خوب درست هست اما بنظر من حاصل هر ایده ای باید از روی نتیجه اش مشخص بشه و ارزش هر تئوری و ایده ای وابسته است به  نتیجه اش در عمل.

هر کسی خودش بهتر از هر کس دیگری میتونه خودش و نگاهش رو نقد کنه و ببینه آیا انتخابش و نگاهش چقدر در عمل اون نتیجه مطلوب رو داده. من فکر میکنم هر ایده ای رو باید از روی تجربه ای بدست آورد و اگر من هزار بار هم روی چیزی تاکید کنم از خواننده ام میخوام بدون در نظر گرفتن پیشنهاد من خودش با تست و تجربه ببینه آیا پیشنهاد من درست بوده یا نه. من معتقدم تجربه شنیدن صدا تنها ملاک قضاوت در مورد ایده های ماست.

رومی هم ایده ای داره که بد نیست بشنوید :

http://www.goodsoundclub.com/Forums/ShowPost.aspx?postID=14572#14572

1)    Identifying for myself what my expectations and criteria for better sound reproduction.          50 % of efforts.
2)    Experiencing better sound reproduction and assessing of what works and what does not.        10 % of efforts.
3)    Build/buy own playback and setting up.     10% of efforts.
4)    Understanding and interpreting own results, defining what might be done to improve sound.   30 % of efforts

دوست رومی هم اینطور میگه :

The money splits this way in this room : 70% for room design and acoustics 30% for custom system setup.

بنظر من این چهار خط نوشته رومی یک دنیا ارزش داره …

Comments are closed.