Moondawn album by Klaus Schulze

Moondawn album by Klaus Schulze

یکشنبه 22 جولای 2012
/ / /
Comments Closed

یک آلبوم الکترونیک از شولز هست به نام Moondawn که پیشنهاد میکنم بشنویدش. اولین آهنگ این آلبوم از دقیقه 10 به بعد چه فضایی داره …

شولز کارهای واگنر رو دوست میداشت.

http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%88%D8%B3_%D8%B4%D9%88%D9%84%D8%AA%D8%B2

دهه ۱۹۷۰

در سال ۱۹۷۰، کلاوس شولتز که بعنوان نوازنده درامز بهمراه ادگار فروسه*[۳] و کنراد شنیتزلر*[۴] در گروه تنجرین دریم بود، پس از انتشار اولین آلبوم گروه با نام “الکترونیک مدیتیشن”*[۵]، گروه را ترک کرد و بهمراه مانوئل گوتشنیگ *[۶] گروه اش را تمپل را تشکیل داد. اما او پس از انتشار اولین آلبوم، این گروه را نیز ترک کرد تا به صورت انفرادی به آهنگسازی بپردازد.

شولتز اولین آلبوم انفرادی خود را در سال ۱۹۷۲ تحت عنوان “ایرلیشت” *[۷] منتشر کرد. در این آلبوم او از ارگ و صدای ضبط و فیلتر شدهٔ یک ارکستر -به طوری که قابل تشخیص نیست- بهره جست. آلبوم بعدی او “سایبرگ” *[۸] نام داشت که بسیار شبیه اولین آلبوم اوست، ولی اینبار او از سینت سایزر ای ام اس سینتی آ*[۹] نیز استفاده کرد.

آثار او از این مقطع بسیار پیشرو و متعالی شد. از مهمترین آلبومهای او میتوان به “سحرگاه ماه” *[۱۰] در سال ۱۹۷۶ (اولین آلبومی که در آن، شولتز از سینت سایزر موگ مدولار *[۱۱] استفاده کرد)، “سراب”*[۱۲] در سال ۱۹۷۷ و “شن روان” *[۱۳] در سال ۱۹۷۹ (با همکاری آرتور براون *[۱۴] به عنوان خواننده در آهنگ “سایه های جهالت” *[۱۵]) اشاره کرد. او همچنین در سال ۱۹۷۶ به گروه آهنگساز و نوازنده پرکاشن ژاپنی، سومو یاماشتا *[۱۶] پیوست. (در این گروه نوازنده های دیگری نیز از جمله مایکل شرایو*[۱۷]، استیو وین وود *[۱۸] و ال دی مئولا *[۱۹] حضور داشتند.)

در موسیقی شولتز، بیشتر از هر موسیقیدان الکترونیک دیگری در آن عصر، صداهای آلی شنیده میشود، حتی هنگامی که از سازهای غیر الکترونیکی استفاده میکند، مانند گیتار آکوستیک و صدای خواننده مرد در آلبوم “رقص سیاه” *[۲۰] و یا ویولن سل در آلبومهای “شن روان” و “ترنسفر” *[۲۱] در سال ۱۹۸۱. او صدای سینت سایزر مینی موگ *[۲۲] را در آهنگهای خود به گونه ای توسعه داد که به صدای گیتار الکتریک شبیه میشد، که این صدا به صدای تاثیر گذاری در اجراهای زنده و آلبومهای استودیویی او تبدیل شد. در سال ۱۹۷۸ آلبوم “X” را منتشر کرد (نام آلبوم بیانگر دهمین آلبوم او نیز هست)، آلبومی که به اشخاص مهمی ارجاع داده شده است. از جمله: فردریش نیچه، لودویک دوم باواریا و ویلهلم فریدمن باخ. در سال ۱۹۷۹ او نام مستعار ریچارد وانفرید را نیز برای خود برگزید که بیانگر علاقه او به موسیقیدان آلمانی ویلهلم ریچارد واگنر است.

دهه ۱۹۸۰

در این دهه او از سازهای آنالوگ دور شد و به ساز های دیجیتال روی آورد و کمتر از دهه قبل به تجربه گرایی پرداخت. گرچه نشانه های این تغییرات در آلبوم “این را حفر کن” *[۲۳] که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد به چشم میخورد، اما با انتشار آلبوم “ترنسفر” بود که در آهنگسازی او فراگیر شد. این آلبوم متکی بر تکنیک سیکوانسینگ *[۲۴] بود که نتیجه آن اوج گرفتنهای متناوب و پایان ناپذیر است. این سبک جدید در آلبوم “آودنتیتی” *[۲۵] به شکل متعالی خود شنیده میشود (بخصوص در دو آهنگ اول آلبوم). این روند در سال ۱۹۸۴ با آلبوم “بیم”*[۲۶] که برای موسیقی متن فیلمی به همین نام، به کارگردانی جرالد کارگل *[۲۷] ساخته شد، ادامه یافت. در این آلبوم شولتز از صداهای خشن دوری ورزید و بر پایه سیکونسر *[۲۸]، صداهایی بیشتر شبیه صداهای آلی سالهای اولیه فعالیت خود، تولید کرد.

دهه ۱۹۹۰

در دهه ۱۹۹۰ کلاوس شولتز به سمپلینگ *[۲۹] روی آورد و از صداهای از پیش ضبط شده، همچون صدای “زار زدن زنانه” در آلبومهای استودیویی و همچنین اجراهای زنده خود استفاده کرد. در سال ۱۹۹۵ با بهره گیری از این تکنیک و با همکاری مانوئل گوتشینگ به عنوان نوازنده گیتار، آلبوم “در غم” *[۳۰] را منتشر کرد. در این دهه او تعداد زیادی از قطعات منتشر نشده استودیویی و زنده خود را بر روی چند مجموعه سی دی منتشر کرد.

دهه ۲۰۰۰

در این دهه شولتز بیشتر به ترکیب عناصر موسیقی جز، کلاسیک، ترنس و تکنو پرداخت. او همچنین به همراه لیزا جرارد به عنوان خواننده، یک آلبوم استودیویی و دو آلبوم اجرای زنده را منتشر کرد.

 

Comments are closed.