دوست خوبمون جناب آفای مهرداد لطف کردند و نظرشون رو برای من نوشتند، من از این بابت ازشون تشکر میکنم و امیدوارم دوستان دیگر هم اگر نظر و نقدی دارند برای من بفرستند. نوشته زیر متن نامه ایشان هست:
درمورد نظر آقای پوینده
من فکر میکنم نحوه برخورد ایشون یه مسئله شخصی است، اما در مورد بقیه مسائل :
مسلمأ اونهایی که صدای ویتوس رو نشنیدند نمی تونند نظری بدن ( مثل خود من) ولی من معتقدم :
– تحقیق ، مطالعه و بررسی زیاد کار بسیار ارزشمندی ونه تنها خیلی ها توان این کار رو بصورت تخصصی ندارند بلکه ممکنه حرفه ای با مسئله برخورد نکنند و وقت کافی نداشته باشند اون هم درجایی مثل اینجا با این امکانات !!
– : من از این مسئله که ما راحت وبدون تعارفات و ملاحضات نظر شخصی مون رو ابراز کنیم استقبال میکنم . درسته که در محیط ما ممکنه درد سر هایی ایجاد کنه ولی بطور کلی (نه نسبی ) ما در خیلی از زمینه ها این مشکل رو داریم که افراد نظر مستقیم و دقیق رو ( اگر خیلی شخصی هم باشه ) نمیدن .
من از اینکه امیر حسین نظراتش رو راحت و حتی تند میده خوشحالم، حتی اگر با سلیقه من تفاوت کنه یا فرضا مثل هر کسی اشتباه کنه . چون من فکر میکنم وقتی کسی مطالعه وتحقیق میکنه و عمیقا حرف دلش رو میزنه اون حرف قابل تامل و دارای ارزش هست حتی اگر من نظر دیگه داشته باشم میتونم از این نظردر جهت کامل کردن فکر خودم استفاده کنم و یا میتونم فکر کنم که این نظر قابل گسترش ، پیشرفت و کامل شدنه .
البته شایدآقای پوینده اطلاعاتش زیاد باشه و احتیاجی به دنبال کردن این مطالب نداشته باشه ولی خیلی ازمخاطبان و دوست داران که از اطلاعات افرادی مثل امیر حسین استفاده میکنند رو نباید فراموش کرد .
من با اینکه سعی میکنم همیشه خیلی خوب هرچیزی رو دنبال کنم ولی بیشتر کارم موسیقی هست و هیچوقت نمی تونم و نباید های فای رو به اندازه کسانی که حرفه ای در این کار هستند دنبال کنم .
و ارزش وقت و علاقه کسانی که اون رو دنبال میکنند میفهمم ، همون طور که خودم موسیقی رو دنبال میکنم .این برای من خیلی مهمه که گاهی حتی ممکنه مدت ها طول بکشه تا من اسم برندی مثل ویتوس رو بتونم پیدا کنم و به اون بر بخورم و چیزهای ازش بفهمم .!
و البته از این موارد وموضوعات خیلی زیاد هست .!
این اطلاع رسانی و آگاهی خیلی ارزشمنده و ربطی به این نداره که حالا من از روی ساده گی یا تنبلی صرفا از روی نظر کس دیگری مثلا برم وفلان دستگاه رو خریداری کنم . و به فرض اگر بخوام برم ویتوس بخرم باید صداش رو بشنوم و با توجه به سلیقه و سطح دریافتم اون رو امتحان کنم . مسئله ای که فکر کنم امیر حسین از بس بهش اشاره کرده و زیاد گفته همه اون رو میدونند .
– : من قبلا میخواستم مطلبی در باره یکی از معیار های صدا در بین اودیوفیل ها و منتقدین
در فروم بنویسم ولی بد نیست الان بهش اشاره ای بکنم : نوترالیتی
این مسئله ذهن من رو همیشه بخودش مشغول کرده جدای این مسئله که بنظرم نمیشه زیاد اون رو به صورت خالص جستجو کرد و فکر کنم بیشتر به ساز های آکوستیک بشه ربطش داد باید بگم با توجه به سطح دانش من که ۲۵ سال هست دارم موسیقی کارمیکنم و سعی میکنم بسازم و حرفه ای گوش کنم و از کودکی هم در محیطی بدنیا اومدم که صدای موسیقی تقریبا حرفه ای تو گوشم نواخته شده ، صدای سازها اصلا واحد و مشخص نیست.
تاجایی که من میدونم ما در مورد هر ساز که فکر کنید ده ها درجه از جنس صدا و ظرافت های صوتی داریم مثلا ما ده ها نوع صدای گیتار فقط نوع نایلون رو در رنگ های صدا و جزئیات مختلف … داریم که فقط اگر سیم رو عوض کنیدمیتونید به تعداد مارک های سیم در بازار و سایز های سیم و Tension های گوناگون سیم وغیره به تنوع برسید .
بعد وارد مرحله نوع میکرفون ، سلیقه صدا بردار و نوازنده یا آهنگساز در استفاده از تمام افکت هایی که شاید بشناسید میشیم ….. و الی آخر . این فقط اشاره ای هست به این تنوع بزرگ.
البته من وجود یه حدود فرضی رو برای طبقه بندی صدا قبول دارم ولی در عمل شاید صدای واحدی ازیک ساز ویک نوازنده توسط صدابر دار وسلیقه ساخت تغیراتی بکنه که به نظر من این مسئله نوترالیتی کاملا گسترده میشه ونمیتونیم معیار خیلی دقیقی براش پیدا کنیم . ما چندین بار برای آزمایش صدای گیتار نایلون رو به دفعات در استودیو با دوستان ضبط و پخش کردیم بصورت کوتاه ولی هیچ وقت اون چیزی که گوش من میشنوه ( اگه خیلی ظریف دقت کنید) با نوع ضبط شده نزدیک نیست حتی در بهترین ضبط ها که ما در رکورد ها خارجی مقایسه کنیم .
پس همیشه یه فیلتری هست و یه تفاوتی ، و میشه یا بدنبال کمترین تفاوت بود و یا چیزی که من همیشه خودم شخصاون رو هم در نظر میگیرم” که : صدایی رو که میشنویم به عنوان محیطی مخصوص به خودش در نظر بگیریم ، باتوجه به اینکه میخواد به اصل نزدیک بشه وشرایط استانداردی رو معیار قرار داده ولی در نهایت بقول نقد ادبی رسانه منحصربفردی برای خودش هست مثل یه عکس خیلی دقیق از چیزی که با فرض حتی شباهت بسیار با خود اون موضوع متفاوت هست . حتی گاهی با توجه به تجربه من بعضی اوقات یه رکورد خوب چون توسط صدابر دار کاملا پالایش شده از خیلی جهات از صدای زنده بهتر هست( نه از تمام جهات ) گاهی شما در صحنه کنسرت اون تعادل و شفافیت موجود در رکورد رو در تمام جاهای سالن و برای تمام ساز ها ندارید.!
من قبلا می خواستم در این باره بنویسم وجدای این مطلب این پیشنهاد رو بدم که منتقدین اگر میخوان روی صدای ساز ها شناخت بیشتری پیداکنند بد نیست توی استودیو هم تجربه داشته باشند تا علاوه بر شناخت بیشتر موسیقی از نحوه تغییرصدا در پروسه ضبط هم مطلع باشند واون روخوب حس کنند . یعنی صدای ویولون واحد نیست ولی صدای یه ویولون خاص رو میشه شنید و دید بعد از ضبط چه تغییری میکنه و اون فرضا صدای در حافظه رو با صدای رکورد شده اون مقایسه کرد وسنجید . البته هرچه شناخت بیشتر باشه بهتر هست ، ولی بنظرم منتقد با تجربه زیاد میتونه صدای کامپوننت ها و خصوصیاتشون رو حتی بدون توجه خیلی زیاد به صدای ساز های مرجع تشخیص بده و صداو خصوصیات خود صدای پخش شده رو ارزیابی کنه
نه موسیقی رو . دقت کنید، که درسته که ما می خواهیم موسیقی گوش کنیم و به لذت شنیداری عمیق تر دست پیدا کنیم ( مثل خودم ) ولی به نظر من نقد حرفه ای های فای یا های اند نقد صداست ( برپایه موسیقی و دریافت اون ) نه نقد موسیقی !