Latest Posts

صدای Bright

چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

این اصطلاح به معنی انرژی بیشتر از حالت طبیعی در ناحیه فرکانسی بالاست. یعنی بالانس صدا کمی در ناحیه بالا تغییرات داره و شما فرکانسهای بالا (از یک کیلو هرتز به بالا) رو زیادتر میشنوید. یه دلیل این قضیه میتونه رکورد بد باشه دلیل دیگه عدم سازگاری کامپوننت ها و تاکید کامپوننتها در فرکانسهای بالا. مثلا شما یک اسپیکر دارید که هم گسترش زیادی در ناحیه بالا داره و هم تاکید بیشتری در ناحیه بالا و بعد این اسپیکر رو با آمپلی فایر Solidstate ارزان قیمت و یک سورس دیجیتال که تو ناحیه بالا مشکل داره جمع میکنید. نتیجه اش این میشه که صدا تاکید بیشتری در فرکانسهای بالا داشته و لذت شنیداری کم میشه. بنظر من بالانس صدا خیلی به پاسخ فرکانسی اسپیکر برمیگرده و اگه الکترونیک خوب جمع شه نمیشه دلیل Bright بودن رو به الکترونیک نسبت داد. 

البته ‌گوش انسان اونقدر که به پاسخ فاز سیستم حساس هست (پاسخ در Time Domain) به بالانس صدا (پاسخ دامنه) حساس نیست فقط مساله اینجاست که اگه الکترونیک سیستم خیلی ساخت خوبی نداشته باشه و رکورد دیجیتال هم کیفیت لازم رو نداشته باشه Bright بودن صدا به گوش ناخوشایند میاد. مساله مهم اینه که سیستم Bright در دراز مدت لذت شنیداری رو کم میکنه.

Read More

HiFi vs Musicality

چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

برای یک سیستم دو نگاه هست، یکی دقت دستگاه و دومی شنیدنی بودن اون دستگاه. البته این دو تعریف در مقابل هم و متضاد هم نیستند. اگه دستگاهی خیلی دقیق صدا رو پخش کنه اما صداش بدل نشینه میگن این دستگاه بیشتر HiFi هست تا Musical و اگه صدای دوست داشتنی و شنیدنی بده میگن دستگاه Musical هست. حتما عبارت های زیبایی و ملاحت رو در توصیف چهره یک انسان شنیدید. ممکنه چهره ای در نگاه شما زیبا باشه اما خیلی گرم و دوست داشتنی نباشه و ممکنه چهره ای خیلی زیبا نباشه اما دوست داشتنی باشه. البته زیبایی و ملاحت با هم تناقض ندارند و ممکنه یک چهره هم زیبا باشه و هم دوست داشتنی. دقیقا میشه این رو در توصیف صدای یک دستگاه بکار برد. زیبایی رو میشه به HiFi بودن ربط داد و ملاحت رو به Musicality دستگاه. این موضوع با کمی تفاوت نسبت به این بحث در حوزه هنر هم هست مانند علاقه مردم به موسیقی ، حتما ساختار یک سمفونی مثل سمفونی 6 Mahler خیلی پیچیده تر و ساختار یافته تر از آهنگ های معمول پاپ هست اما ممکنه من از صدای جواد یساری بیشتر از اون سمفونی لذت ببرم. آقای پویان در وبلاگ راز مطلبی رو در این مورد اینجا آورده، ببینید. بعضی چیزها با ما سازگارترند و با ما بهتر ارتباط برقرار میکنند ، یکی سیستم لامپ دوست داره یکی solid ، یکی بلندگوی Horn یکی درایوری و … در مورد این مساله بعدا بیشتر توضیح میدم. 

بهتره بشناسیم الان چی دوست داریم و با چی خوب ارتباط برقرار میکنیم.

Read More

Audiophile کیست؟

چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

به کسی که علاقه خاصی به موسیقی و سیستمهای صوتی داره میگویند. کسانی که بصورت حرفه ای موسیقی گوش میکنند، خیلی دنبال سروصدا کردن و شنیدن در ولوم های بالا نیستند و از موسیقی در ولوم های متوسط و پایین لذت میبرند. بنظر من کسانی که بیشتر از شنیدن موسیقی بدنبال سرگرم شدن با های فای هستند Audiophile بحساب نمی آیند. البته خودم هم خیلی یک Audiophile بحساب نمی آم . اصل مهم علاقه به موسیقی و یک صدای خوب هست نه خود سیستم و البته کسانی که صدای خوب رو دوست دارند اکثرشون بدنبال سیستم خوب هم هستند و به HiFi علاقه مندند. اما بعضی ها اونقدر سرگرم شنیدن موسیقی نیستند که بدنبال بازی با سیستمشون هستند. کمی این دو گروه با هم فرق دارند.

Read More

Hi-Fi چیست ؟

چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۵
/ / /

به دستگاه صوتی که موسیقی را با دقت بالایی پخش میکند Hi-Fi میگویند. hi-fi مخفف high fidelity میباشد که نشاندهنده وفاداری و صداقت سیستم صوتی هنگام انتقال سیگنال صوتی است. یعنی سیستم صوتی باید بدون ایجاد کمترین تغییری سیگنال صوتی را به ما تحویل دهد. hi-fi از مجموعه کامپوننتهایی تشکیل شده که عبارتند از 1. سورس یا همان پخش کننده مانند یک CDPlayer و یا یک دیسک خوان 2. بخش تقویت سیگنال که دو قسمت Pre Amplifier و Power Amplifier داره 3. بلندگو 4. کابلهای اتصال دهنده

سورس میتونه یک CD Player یا DVD Player باشه و یا یک Turntable که به اولی Digital Player هم میگویند و دومی سورس آنالوگ هست که صفحه رو میخونه. وظیفه این بخش خواندن اطلاعات از روی دیسک صوتی هست و تبدیل اون به یک سیگنال آنالوگ. بخش تقویت کننده وظیفه تقویت این سیگنال آنالوگ رو داره و در انتها سیگنال تقویت شده از طریق بلندگو بصورت سیگنال صوتی در محیط پخش میشه.

عوامل خارجی دخیل در کیفیت صدا هم عبارتند از 1. آکوستیک   2. برق دستگاه  3. کیفیت رکورد

برای راحتی از این پس عبارت hifi را بجای Hi-Fi بکار میبریم.

Read More

آکبند یا کارکرده

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

فقط اکبند بخرید .

کامپوننت های الکترونیکی بسته به وضعیت دما ، میزان کارکرد و جریان دهی ، وضعیت محیط نسبت به آلودگی به دود سیگار و … عمر متفاوتی دارند و من پیشنهاد نمیکنم یک کامپوننت که عمری بالای 5 سال دارد را بدون تست بخرید. ممکنه یک کامپوننت تعمیری باشه و یا ضربه فیزیکی خورده باشه بهرحال احتمال هر چیزی وجود داره. میتونید از فروشنده بخواهید یک هفته بطور موقت و برای تست سیستم رو پیش شما بگذاره تا خیالتون از بابت بدون مشکل بودن صدای اون راحت بشه و در نهایت باید از فروشنده وضعیت گارانتی اونرو بپرسید. در کامپوننت های های فای بلندگو و Transport سیستم از همه حساس ترند چرا که عملکرد مکانیکی دارند و برای اطمینان از صحت کارکرد اونها حتما باید اونها رو تست کنید. در قسمت الکترونیک هم Tube ها نسبت به Solid ها حساسترند و لامپ اونها یک عمر مفید داره و برای خرید یک کامپوننت لامپی بهتره از فروشنده لامپ نو بخواهید.  بیشترین احتمال مشکل در بلندگو بر میگرده به فرکانسهای بالا که اگه ولوم صدا زیاد بشه و آمپلی فایر سیگنال رو برش بده Tweeter آسیب میبینه و صدای فرکانسهای بالا از دقت میفته. در فرکانسهای پایین هم ممکنه شخصی بدون خاموش کردن کل سیستم یک کابل رو از سیستم جدا یا به سیستم وصل کنه و یک انرژی زیاد در خروجی ترمینال آمپلی فایر به بلندگو آسیب برسونه. در اینحالت فرکانسهای پایین اون حالت Solid و Physical رو از دست میده. البته ناحیه وسط هم ممکنه آسیب ببینه و صداش اون لطافت رو نداشته باشه. سیستم آسیب دیده یه صدای غیر Solid و خسته داره که شنونده احساس میکنه صدا یکدست و دقیق نیست.  Transport هم ممکنه در اثر ضربه و یا حمل نامناسب به مشکل بخوره و یا بعلت کارکرد زیاد دیگه کارایی سابق رو نداشته باشه. اصولا سورس ها یا Transport ها رو نباید بدون قفل کردن دیسک خوان حرکت داد. اگه دقت کرده باشید وقتی یک سورس نو میخرید یک پیچی (Transport Key) رو باید در زیر اون بگردونید تا دیسک خوان بیاد بیرون و این پیچ رو قبل جابجایی باید دوباره ببندید تا دیسک خوان قفل بشه. این مکانیسم ممکنه در سورس هایی به این شکل نباشه ولی در همه وجود داره. همه اینها در مورد کامپوننت های ارزون تر مساله سازتره و در مورد کامپوننتهای گرون تر کمتر ایجاد مشکل میکنه. خود من بلندگو و کابلها رو آکبند گرفتم اما آمپلی فایر و سورس رو کارکرده و الانم هیچ مشکلی ندارم. بجای اینکه از فروشنده بپرسید آیا این کامپوننت تا حالا کار کرده یا نه بهتره در صورت آکبند نبودن سر قیمتش به فروشنده گیر بدید. تخفیف در های فای یک امر لازم و ضروری هست.

Read More

صحت فاز سیگنال

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

آیا میدونید یک سیگنال صوتی استریو که یک شکل موج آنالوگ هست یک پولاریتی Polarity (قطب مثبت و منفی) داره که وقتی این سیگنال از سیستم پخش میشه این پولاریتی نباید برعکس بشه. هنگام صدا برداری یک سیگنال ولتاژ رو ما ضبط میکنیم و بعد از پردازش بر روی دیسک رکورد میکنیم، در این مرحله نباید فاز سیگنال (همان پولاریتی) برعکس بشه. البته اکثر تدوینگرها این مساله رو میدونند هر چند گاهی در استودیوها هم ممکنه فاز سیگنال برعکس بشه. علت اینکه میگم باید دقت کنیم فاز سیگنال در سیستم ما برعکس نشه بخاطر سه مساله هست که خیلی ها ممکنه به اون توجه نکنند. اول اینکه موقع اتصال کابل بلندگو (Speaker Cable) باید خروجی منفی و مثبت ترمینال خروجی آمپلی فایر رو به ترتیب به ورودی منفی و مثبت بلندگو وصل کنیم و اشتباها منفی رو به مثبت و مثبت رو به منفی نزنیم. دوم اینکه بعضی Pre Amplifier ها و DAC ها یک کنترل کننده فاز دارند که از روی اون میشه فاز سیگنال رو برعکس کرد ، در اینحالت باید فاز صحیح انتخاب شده باشه. سوم اینکه استاندارد ورودی خروجی بالانس سیستمها (XLR Connection) در همه کشورها به یک شکل نیست و بعضی کشورها مثل آمریکا پین دوم رو Hot در نظر میگیرند و بعضی ها مثل ژاپنی ها پین دوم رو Cold در نظر میگیرند. یکسان نبودن این استاندارد در دو کامپوننت باعث میشه با اتصال این دو کامپوننت فاز سیگنال در عبور از سیستم عوض بشه و برای تصحیح این مساله یا باید از طریق کنترولر فاز در مدار Pre یا DAC اقدام کرد و یا اگر سیستم شما کنترولر نداره باید کابلهای بلندگو رو با فاز برعکس وصل کنید. مثلا سورس من Accuphase هست و استاندارد اون با آمپلی فایرم فرق میکنه و من برای تصحیح این مساله کابلهای بلندگو رو برعکس وصل کردم، یعنی خروجی مثبت آمپلی فایر رو به ورودی منفی بلندگو وصل کردم تا فاز تصحیح بشه. این مساله بسیار مهم هست و فاز اشتباه صدا رو خراب میکنه. دقت کنید وقتی جایی دارید دو تا سیستم رو مقایسه میکنید هر دو سیستم با فاز صحیح setup شده باشند چون ممکنه Dealer شما به این مساله توجه نکنه و شما یک تست A/B درست نگیرید. چند بار این مساله رو از طریق کامپیوتر تست کردم، به این شکل که فاز یک سیگنال Wave رو روی کامپیوتر با نرم افزار Cool Edit Pro تغییر دادم و هر دو تا سیگنال رو پشت سر هم (از طریق کارت صدا به ورودی دیجیتال CD Player) پخش کردم، تفاوت خیلی زیاد بود. صدا بشکل بدی فوروارد میشه و اصلا Soundstage درست نداریم، آرامش صدا از بین میره و ناحیه Bass بطور کامل از کنترل خارج میشه. انگار صدا به انرژی تبدیل میشه و از حالت موسیقی خارج میشه. توزیع انرژی هم بهم میخوره ، صدا آزار دهنده پخش میشه و نمیتونید به صدا ولوم بدید. شاید بگم این تست برام خیلی جالب بود چون فکر نمیکردم این همه تغییرات در صدا داشته باشم. مهمترین مساله همون به هم ریختن Soundstage بود که کل صدا رو خراب میکرد. سورس ها یا DAC ها و یا Pre های بعضی از کمپانی ها کنترولر فاز داره و اونها این اجازه رو به ما میدن که خیلی راحت فاز رو برعکس کنیم و این مساله خیلی خوشایند هست چون حتی اگه رکوردی با فاز اشتباه رکورد شده باشه (مثلا بعضی از استرینگ های صدا فازشون برعکس شده باشه) میشه بهترین حالت رو انتخاب کرد.

بهتره اگه تا حالا به این مساله دقت نکردید یه نگاهی به وضعیت فاز سیستم بندازید.

Read More

کاهش کیفیت دیسک صوتی Audio CD

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

شاید شنیده باشید عمر سی دی ها رو برای نگهداری اطلاعات صد سال تخمین زدند البته الان میگن 2 تا 5 سال و منم میگم برای سی دی صوتی حداکثر یک سال. شاید تعجب کنید اگه بگم کیفیت سی دی موسیقی در طول زمان کاهش پیدا میکنه. خب ظاهرا منطقی هست که فکر کنیم صفر و یک های روی سی دی یا یک هست یا صفر و دلیلی نداره در طول زمان صدا کاهش کیفیت داشته باشه. اما این مساله رو هم خودم چند بار تست کردم و هم با دوستان بصورت A/B Blind تست کردیم . حتی سی دی اورجینال صوتی که 2 سال از عمرش گذشته بود صداش از سی دی کپی که از روی خودش کپی شده بود و 6 ماه از عمرش گذشته بود بدتر صدا میداد. (تو شرایط برابر سی دی اورجینال صوتی از کپی بهتر صدا میدهد) تغییرات صدا بیشتر از همه بر میگرده به خراب شدن Micro Dynamic صدا و از دست رفتن حالت Juicy در صدا. البته بافت صدا خشک تر و Stage هم بخصوص در ناحیه بالا تغییرات داره. کم کم با گذشت زمان احساس میکنید صدا اون لذت و حالت Sweet رو نداره و دلیل این قضیه هم میتونه به لیزر Transport برگرده و هم حساس بودن سطح سی دی به نور و یا عوامل محیطی دیگر. مساله ای که هست اینه که اطلاعات صوتی بصورت Track های موسیقی بر روی سی دی ضبط میشه و این اطلاعات برخلاف Data با اطلاعات تصحیح خطا کد نمیشه. نبودن اطلاعات تصحیح خطا باعث میشه Transport حداکثر با یک تقریبی اطلاعات نیمه خراب رو بخونه و عدم صحت کامل اطلاعات یک دلیل کاهش کیفیت صداست. دلیل دیگه مساله خطای زمانبندی Jitter و حساس بودن DAC به سیگنال ورودی دیجیتال هست که با کاهش کیفیت، صدا تغییر میکند. هر چند سازندگان DAC تلاش میکنند حساسیت را کاهش دهند اما هنوز این مساله وجود دارد و Transport سیستم و کیفیت فیزیکی رکورد بر روی صدا تاثیر گذار هست. سعی کنید سی دی ها رو از بهترین منابع تهیه کنید و در فکر سی دی های کپی هم نباشید هر چند تو ایران مجبوریم از کپی استفاده کنیم و دسترسی خوبی به سورس نداریم.

Read More

دوره گذرا Break-in Time

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵
/ / /
Comments Closed

هر دستگاهی، هنگامی که از حالت آکبند خارج میشه احتیاج به یک زمان معین کارکرد داره تا از حالت اولیه دربیاد. حتی کابلها هم همینطورند و همه قسمتها برای رسیدن به یک حالت بهینه نیاز به یک دوره اولیه دارند. نمیشه گفت این یک قانون هست اما با تجربه من هر چقدر ساخت یک کامپونت بهتر باشه زمان بیشتری لازم داره تا به یک حالت پایدار برسه. هر کامپوننتی یک خصوصیت صدا رو در ابتدا از خودش نشون میده و این خصوصیت با کارکرد بیشتر کم رنگتر میشه. مثلا کابلها در شروع خیلی حالت خشک Dry Sounding دارند و بافت Texture صداشون خوب نیست و صدا Micro Dynamic نداره بعلاوه اینکه تو فرکانسهای پایین هم گسترش و ریتم ندارند اما بمرور بهتر میشوند. البته همه کابلها ممکنه در ابتدا اینگونه نباشند اما بهر حال هر کامپوننتی در ابتدا یه حالت خاصی داره که بمرور خوب میشه. یکی از مهمترین پارامترهای دمو همین مساله هست. باید دقت کنید اگه کسی برای شما دمو گذاشته دستگاهش خوب کارکرده باشه و گرم شده باشه و اگه شما چیزی رو خریدید حداقل 200 ساعت باید صبر کنید تا بتونید در مورد صدا حرف بزنید. علی رغم توصیه کمپانی ها برای کارکرد مثلا 40 ساعت باید بگم با تجربه من هر دستگاهی حتی یک کابل Interconnect نیاز به حداقل 200 ساعت زمان داره و من فکر میکنم 300 ساعت زمان معقولی هست. البته بعضی دستگاهها حتی تا 500 ساعت هم نیاز دارند تا به یک حالت پایدار برسند و واقعا صداشون (اگه روزی 5 ساعت سیستم رو روشن نگه دارید) بعد از سه ماه  Break-in میشه. تعجب نکنید برای امتحان یک کابل Kimber سری KS بخرید ببینید آیا قبل 500 ساعت درست صدا میده یا نه.

مساله دیگه اینکه حتی بعد از دوره اولیه برای سرحال نگه داشتن صدا بهتره سیستم تو یک دوره طولانی خاموش نمونه و چه بهتر که روزانه حداقل یک ساعت کار کنه چون خاموش موندن طولانی مدت روی صدا تاثیر میگذاره و باز مدتی طول میکشه صدا به حالت پایدار برسه. رومی همیشه سیستمش روشنه.

در مورد صدای Break-in نشده کامپوننتها مشخص ترین مساله بافت صداست. شما از سیستم Warm up نشده یک صدای غیر rich از لحاظ هارمونیکی و کم تحرک با Micro Dynamic کم دارید و احساس میکنید صدا اون راحتی و rich بودن رو نداره.

سخت ترین کار Warm up کردن اسپیکر و Power Amp هست که یه راه حلهایی دادند (مثلا دو تا اسپیکر رو روبروی هم بدون فاصله از هم قرار بدید و سیگنالهای دو کانال با هم 180 درجه اختلاف فاز داشته باشند) اما بهرحال همه اعضای خانواده در دوره گذرا صدا رو میشنوند. من برای Power Amp دو تا امپدانس 4 اهم درست کردم تا بدون سرو صدا سیستم کار بکنه اما اسپیکر رو نمیدونم باید چکارش کرد.

برای Warm up بهتره Transport سیستم کار نکنه و سیگنال دیجیتال رو از کامپیوتر بگیرید و به DAC سیستم بدید. خلاصه اگه شما هم وقتی Upgrade میکنید مثل من عجله برای شنیدن داشته باشید Warm up چیز زمانبری هست.

Read More

مفهوم سازگاری Matching

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵
/ / /

میشه سازگاری رو فقط یک چیز دانست اونم صدای خوب از کل سیستم . میشه به دو بخش تقسیم کرد مثل سازگاری از نظر کیفیت صدای خروجی و سازگاری از نظر الکترونیکی که در نهایت سازگاری از نظر الکترونیکی زیر مجموعه همون سازگاری برای کیفیت صدا قرار میگیره. البته من ترجیح میدم کمی قضیه رو بازتر کنم و این مفهوم رو به چند بخش تقسیم کنم. منظور از عبارت “سازگاری از نظر الکترونیک” به مفاهیمی چون امپدانس خروجی طبقه پیشین و امپدانس ورودی طبقه بعدی و یا “فیدبک منفی” برمیگرده که دو تا کامپوننت باید با هم سازگار باشند. منظور از عبارت “سازگاری از نظر صدا” به سازگاری دو کامپوننت از نظر جنس و خصوصیت صدا برمیگرده که در نهایت باید صدای مجموعه خوب باشه.
1. سازگاری آکوستیک اتاق با بلندگو از نظر صدا
2. سازگاری الکترونیک سیستم (کل کامپوننتهای سیستم غیر از بلندگو) با بلندگو از نظر صدا
3. سازگاری الکترونیک سیستم (کل کامپوننتهای سیستم غیر از بلندگو) با بلندگو از نظر  الکترونیک
4. سازگاری کامپوننتهای الکترونیکی سیستم با هم از نظر  صدا
5. سازگاری کامپوننتهای الکترونیکی سیستم با هم از نظر  الکترونیک
در مورد اول باید به مشخصه های بلندگو و اتاق توجه داشت. یک بلندگوی 3way بزرگ رو نمیشه تو یک اتاق کوچک گذاشت و یک بلندگو با باس محدود رو در اتاق بزرگ گذاشتن و در فاصله دور از بلندگو نشستن کار منطقی نیست. بعضی بلندگو ها پترن خوبی ندارند و به آکوستیک اتاق حساس هستند، نباید اونها رو در محیط پر بازگشت گذاشت . در این مورد بعدا بیشتر توضیح میدم.
در مورد دوم باید بگم از نظر من هر بلندگو و هر سیستم الکترونیکی (اعم از Pre یا Power یا …) یک مشخصه صدا داره که با جمع شدن همه مشخصه ها باید به یک صدای خوب برسیم. هنوز نفهمیدم آیا این مساله رو میشه با تحلیل فرکانسی درک کرد یا نه اما بعضی ها معتقدند اگر پاسخ فاز سیستمها هم خوانی داشته باشه و پهنای باند طبقه قبلی بیشتر از طبقه بعدی باشه صدای بهتری داریم. اما من نمیدونم چقدر این مطلب درست هست اما تجربه ام میگه بخشها باید بشکلی خوب با هم کنار بیایند. مثالهایی هم از سازگاری هست. مثلا میگن B&W و Apogee با Krell خوب جواب میده و Dynaudio با Plinius .
مساله سوم بر میگرده به سازگاری Power Amplifier  با بلندگو از نظر جریان دهی و فیدبک منفی. مثلا اگه امپدانس اسپیکر بین 4 و 8 تغییرات داره و تغییرات فاز امپدانسیش هم زیاده بهتره از یک Power با توان درایو 8 و 4 و 2 استفاده بشه. در مورد این بخشها بعدا بیشتر توضیح میدم.
مساله چهارم به همخوانی جنس صدای کامپوننتها برمیگرده که باید به هم همخوانی داشته باشند. مثلا تاکید میکنند کابل Interconnect بهتره از جنس کابل اسپیکر باشه و یا Pre و Power از یک مارک انتخاب بشه.
مساله پنجم هم به سازگاری الکترونیکی برمیگرده. مثلا Pre بتونه Power رو درایو کنه یا کابل Interconnect اثر سلفی و خازنی زیادی نداشته باشه تا Pre بتونه راحت به power جریان بده.
باید بگم در مورد خرید سیستم بعد از مساله آکوستیک باید سازگاری رو مد نظر قرار بدیم چون یک سیستمی که خوب جمع شده میتونه از سیستمی با چند برابر قیمت خودش که خوب جمع نشده بهتر صدا بده و ارزش Musicality بیشتری داشته باشه. به این مساله خیلی باید توجه داشت. سازگاری در همه قسمتهای عبور سیگنال باید لحاظ بشه تا در مجموع صدای خوبی داشته باشیم.

Read More

اهمیت آکوستیک و جای بلندگو

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵
/ / /

نظر من اینه اگه آکوستیک ندارید (مثلا تو خونه بابا هستید و نمیگذارند از این کارها بکنید) بیخیال شوید.
اساس استفاده از های فای یک محیط خوب هست چون اتاق پر بازگشت به شما صدا نمیده و از نظر من آکوستیک مثل یک کامپوننت نیست که بهتر یا بدتر بودنش روی صدا تاثیر محدودی بگذاره. آکوستیک بستر انتشار موج صوتی است و مهمترین عامل در مساله صدا.
اگه حتی صدای یک ضبط کوچک رو در محیطی ایده ال شنیده باشید اون صدا رو به شنیدن بهترین سیستم در محیطی غیر ایده ال ترجیح میدهید.
هر چقدر تاکید کنم باز هم احساس میکنم کم هست و فکر میکنم شما خیلی این موضوع رو جدی نمیگیرید. اکثر کسانی رو که دیدم، حتی با سیستمهای خیلی گران به این مساله توجه نمیکنند و فکر میکنند صدا رو باید همینجوری تو یک اتاق معمولی شنید.

Read More

چاه زمین Ground

سه شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۵
/ / /

اگه دقت کرده باشید اکثر کابل های برق سه تا شاخه داره که تو ایران سومی همیشه بدون شاخه هست. معنی این سومی اینه که هر دستگاهی باید به یک ولتاژ رفرنس صفر ولت وصل باشه تا هم از آسیب مصون بمونه و هم بتونه دقیق کار کنه. اکثر خونه ها این خط صفر ولت رو نداره. پریز برق به شما دو تا خط میده که یکیش ۲۲۰ ولت نوسانی AC هست و دیگری تقریبا صفر ولت و وقتی دستگاه به این دو پین وصل میشه یه جریانی میکشه که باعث میشه دستگاه کار کنه. اما مساله اینجاست که اون ولتاژ تقریبا صفر که نول خوانده میشه نمیتونه صد در صد ثابت باشه و اگر ما به یک ولتاژ دقیق صفر ولت نیاز داشته باشیم نمیتونیم روی ولتاژ نول حساب کنیم. سیستم صوتی یک دستگاه دقیق آنالوگ بحساب میاد (مثل لوازم آزمایشگاهی) و احتیاج به یک صفر ولت رفرنس داره. برای این منظور باید یک چاه زمین در محل سکونت کنده بشه تا از طریق اون چاه ما بتونیم با یک سیم ضخیم از ولتاژ صفر زمین استفاده کنیم (زمین مثل یک هادی بزرگ با ولتاژصفر فرض میشه دقیقا مثل دریا که اگه آب رودخانه ای به اون بریزه از لحاظ عملی ارتفاع سطحش تغییری نمیکنه). 

چاه های زمین هم انواع گوناگونی دارند و همه اونها مناسب یک دستگاه دقیق نیستند و خیلی از اونها فقط برای رفع خطر صاعقه طراحی شدند و کاربرد آزمایشگاهی ندارند. اکثر استودیوهای حرفه ای دنیا یک صفر ولت نسبتا ایده ال دارند و ما هم باید به این مساله توجه کافی داشته باشیم. طی تست هایی برای من اثرات این ولتاژ صفر مشخص شده و خودم گرچه نتونستم تو حیاط چاه زمین ایجاد کنم اما فعلا از ولتاژ نسبتا کار راه انداز لوله شوفاژ استفاده میکنم.

اما چرا این مساله مهمه و چه اثراتی رو بدنبال داره؟

اولین مساله جمع شدن بار الکتریکی بر روی کامپوننتها و عدم تخلیه اون هست که منابع مختلفی باعث ایجاد این بار میشوند (مثلا انتقال بار الکتریکی از طریق دستهای شما هنگاه لمس سیستم). دومین مساله هم پتانسیل نبودن ولتاژ پایه کامپوننتهاست که تاثیر بدی بر روی عملکرد دستگاه ها داره و همه اینها کمک میکنه سیستم نویز و هام جمع کنه.

نبودن ولتاژ رفرنس باعث از دست دادن ریتم صدا Timing ، احساس ناخوشایند از صدا در طولانی مدت و عدم آرامش صدا میشه و خصوصا در بخشهایی از موسیقی که سیستم نیاز به جریان دهی بالا داره (مثلا ضربات Drum در فرکانسهای پایین) صدا از دست میره. تو فرکانسهای بالا هم، شفافیت و تفکیک کم میشه و احساس قاطی بودن باعث میشه صدا به گوش نشینه.

در مجموع احساس میکنید صدا توسط یک عامل خارجی مدوله شده و راحت پخش نمیشه و این عدم صحت در حوزه زمان شنونده رو آزار میده.

دستگاهها هم به دو شکل طراحی میشوند، بعضی از اونها فرض میکنند ما صفر رفرنس نداریم و با یک ترانس ولتاژ نول رو از ولتاژ بدنه دستگاه که رفرنس فرض میشه جدا میکنند و بعضی دیگر ولتاژ صفر رو از زمین میگیرند. یعنی برای گروه اول ولتاژ پایه همون ولتاژ بدنه دستگاه هست و برای گروه دوم ولتاژ زمین صفر فرض میشه.

گروه دوم از استاندارد بالاتری استفاده میکنند و بهتره کامپوننتها همگی از یک کلاس طراحی انتخاب شوند. مساله انواع نویز و همچنین انواع طراحی ها رو برای از بین بردن اون بعدا بیشتر توضیح میدم.

Read More