اخبار و رویدادها News

ادامه عکس های ویتوس از نمایشگاه مونیخ

سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

من خود ویتوس رو دوست دارم، آدم راحتی هست، الان عکس هارو برام فرستاد. اونجا آقای رحمانی ایشون رو دیدند و نظر آقای رحمانی هم خیلی در مورد شخصیت ایشون مثبت هست.

به گفته آقای رحمانی ویتوس بزرگترین اتاق رو برای دمو محصولاتش تو نمایشگاه انتخاب کرده بود و یک اجرای زنده هم بود که شنونده ها میتونستند صدای ویتوس رو با اجرای زنده مقایسه کنند.

عکس بالا، آقای رحمانی در کنار آقای ویتوس

Read More

متاسفم

شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۸۹
/ / /

من دو سه روزی نبودم اما قبل از سفرم مطلبی رو از رومی نوشتم.

متاسف میشم که کسی از نوشته من دلخور بشه، من فقط نظر رومی رو نوشتم و قصدم هدف قرار دادن کسی نبود، قبلش هم نوشتم کس خاصی مورد نظر من نیست اما مثل اینکه اینطور تعبیر نشد. 🙁

به هر حال من متاسفم اگر کسی از این نوشته رومی ناراحت شد و امیدوارم حساسیت های این فضا اونقدر کم بشه که من خیالم راحت باشه تا کسی از اینگونه نوشته ها رنجیده خاطر نمیشه.

من از همه مخاطبان ای (چه دوستان و چه کسانی که ندیدمشون) که تو این سه سال از نوشته هام و یا از حرفهام دلخور شدند میخوام منو ببخشند چون واقعا من هیچ وقت قصد ناراحت کردن کسی رو نداشتم.

من که بیخیال های فای شدم اما امیدوارم همه علاقه مندان به های فای موفق و شاد و پیروز باشند و فضای گفتگو شاد و پرانرژی باشه و این عذرخواهی شروعی باشه برای رفع همه دلخوری ها، بقول آقای میرزایی های فای بهانه ای است برای این دوستی ها 😀

من هنوزم بدون فیدبک مینویسم اما تمام سعی ام رو میکنم کسی از دستم ناراحت نشه و امیدوارم کسی نوشته ها رو به خودش ربط نده چون من قصدم هدف قرار دادن کسی نیست.

راستی سفر هم خوش گذشت و شنیدن یک آهنگ باحال از عباس قادری عزیز رو به دوستان پیشنهاد میکنم :

پارسال با هم دسته جمعی رفته بودیم زیارت …

Read More

پهنای باند سایت

یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

سایت ام تو ماه گذشته کمی بیننده هاش رفت بالا و این دو سه روز پهنای باندش تموم شد. از ادمین خواستم این چند روز رو همراهی کنه تا برسیم به اول ماه بعد.

البته اگر اینجوری ادامه پیدا کنه ممکنه پلن رو ارتقاء بدم.

یک مطلب هم از رومی بخونید که جالبه، البته امیدوارم نوشته های زیر به کسی برنخوره، من چون مطلب جالب بود اینجا آوردمش و فکر میکنم نوشته های رومی میتونه کمک کنه دید بهتری به موضوعات داشته باشیم :

http://www.goodsoundclub.com/Forums/ShowPost.aspx?PostID=4611

The most appalling audio types :

The Shepherded:
The Shepherded audio person usually has reasonably well paid job and from reasonably to highly educated. He has some extra money and extra time to spend in his life, so instead of sniffing cocaine, polishing his Harley or painting his boat the Shepherded chose to “do audio”. The audio interests of the Shepherded are very restricted and usually drift atop of the audiophile’s foamy waves. The main objective of the Shepherded’s “hobby” is to harvest the industry marketing accomplishments and to implement them in own listening room. Any more or less evolved objectives of music reproduction are mostly alien forms for a Shepherded audio type. If some kind of sounds are played with the Shepherded playback then juts it is juts in order to confirm that the Shepherded playback assembly is still working and comply with the “embraced definition of success”
For him Sound in his rooms is purely a unsystematic outcome of equipment he has managed to collect

Audio Groupies :
The Audio Groupies are the people who made own awareness subordinated to some kind of audio initiative, concept, brand, company, product, group pf interest or most frequently a marketing slogan (or something that will call “X-Subject” in this post).
The biggest problem with the Audio Groupies is that they do not understand that any success of any audio “X-Subjects” belong of END USER but not belong an industry solution providers. Any technology or notion in the hands of barbarian produce barbarian results and in contrary: in order to get a higher level of results any “X-Subject” should be properly employed by end users and the results should be properly understood by user’s own capacity. The Audio Groupies are not creative, are not inclined to originality, not inventive or have power to create. They rather are individuals bound in servitude, subordinance and following.

Audio DIYers:
To make the long story very short: a progress in audio could be determined ONLY by deepening of musical evolvement of the individual who does Audio. Audio DIY movement (as a structured generality) and the 95% of DIY individuals have no distinct interest in musical advancement. DIY audio is VERY simple and everything that you do “works”. How to assess the worth of that “working”? Here is where “something else” should come to the picture and unfortunately most of the DIY people do not have that “something else”…
There is a difference between building Sound and building a DAC, building a speaker or building a listening room. DIYers do not look at Sound as a Tool for something else but rather they look at sound as an Article of Trade, sort of a variable that might be played with in order to justify their audio self-amusement. There is nothing wrong with DIY audio as hobby. There is nothing right with Sound in the rooms of the DIY people who understand audio just as hobby….

Vintage Sufferers:
The people who suffer from the vintagtism in audio are special breed of Audio Morons™. Those people discovered a single focus of interests in some kind of vintage item and this focus became a point an unconditional dedication and fanatical devotion. What is remarkable that most of the Vintage Sufferers very fast switch their attention from the alleged sonic benefit of a given vintage solution (actual or imaginary) to the superficial worshiping of the solution’s status

the Friendship Bound:
Sure, everyone would have own recipe how to deal with it.  My personal view is a complete disassociation of friendship from my audio interests. I do not pressure audio for entertainment of others and I do not use audio for development of my social circle (as many other do). In fact I found the social circles in audio are incredible boring and much more inferior then other “circles of interests”. So, the friendship-based audio I found always tedious, contra-productive and always severally underperforming. I might go on and on about the reasons why friendship-based audio is unfertile but would it be necessary? The important point is that audio people snowed under the slavery of friendship are hardly individuals who have own sight but rather Zombies with algorithmable pattern of reactions. They are very frequently are combined with all above-mention audio types…

friends to be:
This is another type of appalling idiots that I can’t stand. Thos people run across audio enthusiasts in desperate but violent desire to develop a friendship. Not even a friendship but some kind of surrogate of familiarity that based upon absolutely contrived and falsely fabricated rational.

personally over-vested:
I think I need to isolate this type into own group. This is own special bread of idiots, presented explicitly within internet whose trepidation about own brand of cable elevators make them to get any comments about anything that reminds a cable elevator as personal insult of own mother. Any, not even critical but even less then admireative comments about anything abstract would  make the idiots to behave as you call his children ugly and you face a barrage of senseless accusations.
Anyhow, I hate those sons of the bitches and probably from now and own I need instead of trying to educate idiots about audio I need to explain them that their children shall be ugly if their fathers behave like this.  What the difference – the result will be the same anyhow….

Read More

دیدگاه ها

شنبه ۸ خرداد ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

یکی از چیزهایی که من ازش غافل بودم این بود که های فای برای من ممکنه همون معنی ای رو نده که برای دیگران میده، در نظر نگرفتن نگاه دیگران میتونه کمی ما رو از درک چگونگی برخورد دیگران با این مقوله دور کنه.

مثلا ممکنه کسی دلش بخواد از این هابی فقط لذت ببره و اصلا خیلی براش مقصد (صدای خوب) مهم نباشه و تنها به همون مسیر توجه کنه، این لذت میتونه استریو فایل خوندن و بر مبنای پیشنهاد این مجله برند جدیدی مثل Halcro خریدن باشه، میتونه بازی با انواع مختلف آمپلی فایرها و بلندگوها باشه، میتونه به فروشنده ها سر زدن و گپی با اونها زدن باشه، میتونه تیون و tweak باشه ، میتونه با دوستان های فای گپ زدن باشه ، میتونه سر زدن به سایتها باشه ، میتونه کمی هم به آکوستیک توجه کردن باشه و …

همه این چیزهایی که نوشتم رو من نقد نمیکنم چون نمیشه گفت تفریح های فای چیز بدی هست یا چیز خوبی هست. زمانی موضوع نقد یک مساله پیش کشیده میشه که ما هر چیزی رو نسبت به برداری بسنجیم، مثلا اگر بردار حرکت ما فقط صدای خوب باشه من فکر میکنم استریو فایل خوندن و سیستم ارتقاء دادن بر مبنای پیشنهاد این مجله کاملا میتونه ما رو وارد مسیر اشتباهی بکنه اما اگر بردار فقط صدای بهتر نیست و ما دوست داریم با کامپوننت ها بازی کنیم و لذت ببریم این بازی بالاخره میتونه شکلی داشته باشه و من هیچ نظری راجع بهش ندارم اما خودم رو وارد بازی های فای نمیکنم چون فکر میکنم میتونم وقت ام رو بجای گفتگو با دیگران جای بهتری صرف کنم و یا پول ام رو میتونم صرف بازی های دیگه ای بکنم که هم برام جذاب تره و هم لذت بیشتری رو بهم میده .

اگر من تابحال زدم تو سر استریوفایل و یا چیزهای دیگری رو بردم زیر سوال بخاطر این بود که من بردار رو صدای بهتر تعریف کردم وگرنه اگر قراره ما فقط از این تفریح لذت ببریم دیگه فرقی نمیکنه Soulution بخریم و یا Vitus . وقتی فقط موضوع، بازی های فای هست دیگه فرقی نمیکنه سورس آنالوگ باشه یا دیجیتال و یا آمپلی فایرمون Air Tight باشه و یا Audio Note . خیلی از این فروشندگان دوست داشتند چنین سایتی وجود نداشت و هر کسی مشغول کار خودش میشد چون میدونند خیلی از این مشتریان فقط دوست دارند یه چیزی بخرند و نوشته های اکبری کمی وضعیت رو ناخوشایند میکنه.

به هر حال من این سایت رو برای این شروع نکردم که بشه فقط جایی برای سرزدن کسانی که از این بازی لذت میبرند چون اگر اینطور بود من هیچوقت نوشته هایی رو برای زیر سوال بردن چیزی نمینوشتم (خصوصا با این ادبیات نسبتا تند) و سعی میکردم همه از خوندن مطالب راضی و شاد باشند، مثلا هم مینوشتم Soulution خیلی خوبه که وارد کننده اش  و مشتریانش حال کنند، هم مینوشتم Vitus خوبه و هم مینوشتم NAD خیلی عالیه، هم مینوشتم استریو فایل چقدر باحاله و کلا بر مبنای یک ساختار ارزش گذاری پیش نمیرفتم که برای خودم دردسر درست کنم. این دردسر ها فقط برگشت فیدبک از کسانی نیست که منافعی تواین کار دارند بلکه کلا فضای های فای طوری هست که کسانی که نظراتشون مخالف این سایت هست هم واکنش هایی نشون میدن و خیلی وضعیت راحت و نقد پذیری وجود نداره.

البته من خودم رو از دیگران جدا نمیکنم و اخیرا به دوستی میگفتم همه ماها از جمله خود من روی نظراتمون تعصباتی داریم، حالا یکی بیشتر و یکی کمتر و برای همینه نقد نوشتن با صراحت (اونم با این ادبیات) چیز کم دردسری تو فضای های فای ایران نیست.

امیدوارم بقول آقای راد کمی توان تحمل نظرات دیگران در ما بیشتر بشه و فضای بهتری داشته باشیم ، اینو اول به خودم میگم. من فکر میکنم کمی حساسیت ها ، دلخوری ها و عصبانیت ها تو این فضا بالاتر از حد منطقی هست و ما یا باید حساسیت هامون رو کاهش بدیم و بیشتر تحمل نظر مخالف رو داشته باشیم و یا باید همگی نظراتمون رو پنهان کنیم و بچسبیم به تعارف و عدم صراحت. حالت دوم محافظه کارانه تر هست اما هیچ نقد و گفتگویی رو دربر نداره اما حالت اول میتونه بنظر من سازنده تر باشه. البته فراموش نکنیم من اظهار نظر و گفتگو رو موقعی مثبت میبینم که نظر دهنده سه شرط ای که گفتم رو رعایت کنه.

بنظر من استریو فایل هم فهمیده اکثر مخاطبان از همین بازی لذت میبرند و برای همینه که سیاستی رو در پیش گرفته که هم برای مخاطبان جذاب باشه و هم گردشی برای صنعت صدا ایجاد کنه (همه راضی باشند) اما یکی مثل رومی مسیرش دقیقا نقد مسائل بر مبنای یک هدف مشخص هست و نه های فای بازی و شما میبینید تعداد مخاطبان استریوفایل خیلی خیلی بیشتر از سایت رومی هست.

هر کسی مسیری داره بنابراین یکی میشه مخاطب رومی و یکی میشه مخاطب استریو فایل و هیچ ایرادی هم وجود نداره چون هر کسی دنبال چیزی که دوست داره هست.

به تازگی رومی این مطلب رو تو انجمنش نوشته که هرچند به بحث ما مرتبط نیست اما جالبه:

http://www.goodsoundclub.com/Forums/ShowPost.aspx?postID=13640#13640

There is no need to say anything if there is nothing to say.
Talking with a different audio people and familiarizing myself with what they do I have been observing a well-recognized pattern. The majority of audio people of course are the wasted hostages of adulthood boredom. Still there is a very small layer of audio enthusiasts, probably no more than 0.5%, who are trying to pursuit a sensible reasoning of own audio actions. Those people operate by speakers, amplifiers, cable and the 99.5% of the rest audio Morons think that they are their “audio colleges”, however in really it is very far from truth. Thos people arrange own “authored” playbacks, the playbacks that have expression of own personally and the playbacks that address and express own sonic objectives. This is very far from just building high-fidelity that mostly misunderstood in audio anyhow. This notion of the audio personalization became somehow “popular” recently, primary by the efforts of the sites like mine. Also, the industry whorish shepherds in their desire to develop new and new sale techniques read the sites like mine and try to wax similar poetry promoting the new crap that they were given to sale. Anyhow, let leave the gaining popularity of that “alternative sale” alone – it really does not matter to me how “the whores sale crap to the Morons” –  the phrase that might be the industry slogan. Let to look at that 0.5% of audio folks who do try making sensible efforts in sound reproduction.
For instance, we have a person who setup a playback that reflects his or her very specific sonic objectives and very specific points of expressionism. What does it mean? Does it mean the person’s playback is able to handle higher forms of musicality? Not necessary. If playback is a reflection of intention and objectives then the main question is: how noble and how refined those intentions are. This is dangers territory where people prefer do not go but I do, in facts I feel very comfortable in this territory. I insist that a great proportion of audio enthusiast (still among those 0.5%, the rest are just an irrelevant waste) failed with this playbacks at the level of uninvolved, banal and under developed objectives.   Did you see those young pianists that superbly render notes but their sound never become meaningful music? In their case the low expressivity of this musical phraseology is a direct reflection of their insufficient personal development. They are too “small” to play some music; they can handle the time-amplitude evidence of sound but they are no able to feel sound with subconscious subliminal sensations. There is nothing wrong with it. Those musicians might be wonderful people but they are limited in greatness of musical expressivity.
There is an absolutely the same situation in audio among those 0.5%. The people might have well-formed sonic objective, and they might have skills and means to renders those objective into audio solution but the very question would be – how elevated those sonic objective are? Unfortunately many, very many audio people (against the best part of them, the 0.5%) have sonic ideas very primitive. The primitivism of their audio sinking is very well might be recognize from what people say and in most cases it is not necessary to hear this playback. You would never believe how frequently I make an assumption how a person’ playback might sound by not looking at the person equipment but by listening/reading what a person intend to say. You would be shocked how accurate my predictions are. Particularly if to know the specific gear involved that it is possible to make very-very accurate assumption.
The point of this that we do not escape from ourselves – we are what we are and our actions in audio are juts reflections of it. If you look at an exposition of a painter or read a novel then we can make a very accurate estimate what was in a head of the artist. With playbacks the situation is absolutely identical. There is no need to write a book if there is nothing to say. There is no need compose a symphony if you have nothing express. There is no need to paint, dance, sing, engineer or to do anything creatively if behind you creativity there is no underlying realization of reason, purpose or expressively of you own thought or feeling. There is no needs to build a playback of you have nothing to express by the sound of this playback, at least if you have nothing to say to yourself…
Rgs, Romy the Cat

Read More

Professor Dr. Fritz Sennheiser dies

جمعه ۷ خرداد ۱۳۸۹
/ / /

پرفسور Fritz Sennheiser در سن 98 سالگی درگذشت.

ایشون پایه گذار کمپانی آلمانی Sennheiser electronic GmbH & Co. KG بودند که هدفونهاشون خیلی معروف هست. این کمپانی رو سال 1945 تاسیس کردند و تو زمینه تولید هدفون و میکروفن فعالیت داشتند.

من خودم از هدفون خوشم میاد خصوصا اگر با یک آمپ مینیمال لامپی با مدل زیر صدا رو بشنوم :

Decware The Zen Triode Stereo Pre-amplifier MODEL CSP2 (Single Ended Triode Class A1 OTL with a tube rectified high current power supply)

با یک DAC ساده 47 Labs (زیر 1500 دلار) دیگه خیلی میشه مینی مال، هم مشکل درایو بلندگو نداریم، هم مشکل Crosstalk استریو رو نداریم، هم مجبور نیستیم دنبال DPOLS بگردیم، هم ترانس خروجی نداریم، هم کل مدار بسیار بسیار ساده و مینی مال هست و هم بقیه کسانی که تو خونه هستند مجبور نیستند صدایی رو بشنوند که ما دوست داریم بشنویم.

هدفون خوب میتونه یک امتیاز بزرگ باشه هرچند بنظر من فقط با هدفون شنیدن کمی در دراز مدت برای گوش من خسته کننده هست اما 100 درصد پیشنهاد میکنم چنین چیزی رو تهیه کنید چون کل هزینه آمپ CSP2 و بهترین نوع هدفون Sennheiser HD800 زیر 2 میلیون درمیاد اما صداش واقعا در مقیاس قیمتش خیلی عالیه.

راستی کارداس هم یک مصاحبه ای با Positive Feedback داشته که جالبه بخونید.

هدفون برای شنیدن درازمدت خوب نیست حداقل من نمیتونم بیشتر از یکساعت بهش گوش بدم.

Read More

تطبیق امپدانس در ارتباطات انسانی

چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

تطبیق امپدانس (Impedance Matching) در الکترونیک به این معنی هست که امپدانس دیده شده از طرف سورس با امپدانس بار برابر (در حالت مختلط ZS = *ZL باشه یعنی قسمت مختلط امپدانس که به سلف و خازن برمیگرده هم علامت نباشند اما برابر باشند) باشه تا ما بیشترین توان رو از سورس به بار ZL منتقل کنیم.

در بحث تئوری امواج الکترومغناطیسی هم ما دقیقا چنین مساله ای رو داریم و اگر امپدانس خط انتقال موج با امپدانس بار تطبیق نداشته باشه بخشی از موج برمیگرده و همین مفهوم در تئوری انتشار موج صوتی هم وجود داره و یک هورن همانند ترانسفورمر کارش تطبیق امپدانس هست.

من فکر میکنم میشه تو روابط انسانی هم از جهتی موضوع رو به این شکل دید، البته با کمی تغییر در تعریف مفهوم Matching که اگر کمی صبر کنید براتون توضیح بیشتری میدم 😉

این نوشته به هیچ شخص خاصی مربوط نمیشه و من فقط سعی کردم با یک دید کاملا مثبت روابط خودم و سایتم رو با مخاطبان و دوستانم نقد کنم، امیدوارم این نوشته رو به حاشیه هایی که اخیرا ایجاد شده مربوط نکنید (اون حاشیه ها تموم شده و من تمامی کامنت ها و نوشته های قبلی مرتبط با اون حاشیه ها رو پاک کردم) چون موضوعی که الان میخوام در موردش بنویسم از مدتها قبل تو ذهنم بود. عملکرد سایت من هم در شکل ادبیات تند نوشتاری و هم در نوع ارتباطش نیاز به نقد داشت که فکر میکنم الان وقتش باشه.

فکر میکنم طرح این موضوع برای شما هم میتونه جالب باشه تا نگاهی دوباره داشته باشید به روابط خودتون با دیگران 😀

سلامن علیکم

سایت من بازتاب آنچه در ذهن من میگذره هست و این نوشته ها به شکلی بر مخاطبان سایت تاثیر میگذاره.

فراموش نکنیم وقتی قراره نوشته های کسی نقد بشه باید بدونیم ما با دو مساله روبرو هستیم :

یکی خود نوشته هست که بازتاب ذهن نویسنده هست و اسمش میشه اثر و دیگری فضای ذهن مخاطب و کلا فضایی که یک اثر اونجا تاثیر میگذاره هست.

مثلا من فکر میکنم آمپلی فایر برند X آمپلی فایر خوبی نیست و میام مینویسم این آمپلی فایر به این دلایل خیلی بدصدا هست.

ما میتونیم این نظر رو نقد کنیم و با آوردن دلایلی بگیم این نظر درست نیست و یا برعکس اون نظر رو تایید کنیم.

مساله دیگه ای که میشه بهش فکر کرد اینه که این نظری که اکبری داده چه تاثیری به فضای ارتباط گذاشته، مثلا آیا فروشنده اون کالا خیلی ناراحت شده و باعث شده از اکبری دلخور بشه و یا کسی که اون آمپلی فایر رو خریده از اینکه چنین نوشته ای رو خونده دلسرد شده؟

اکبری نظراتی داره، نه فقط در مورد کامپوننتها بلکه در مورد مجلات ، در مورد فروشندگانی که تو تهران فعالند و …

هر کسی از نگاه من حق داره نظرش رو بیان کنه فارغ از تاثیری که قراره تو فضای مخاطبان بگذاره و من اصلا باور ندارم نویسنده باید حتی به اندازه اپسیلونی اونچه در ذهنش میگذره رو بخاطر فضای دریافت سانسور کنه.

بنابراین هر کسی حق داره در مورد چیزی که دوست داره نظر بده و بدون توجه به فضای دریافت نظرش رو اعلام کنه اما از نگاه من نظراتی ارزش داره که شرایط زیر رو رعایت کرده باشه :

  1. صداقت و شفافیت کاملا رعایت بشه، از نگاه من کوچکترین تحریف و دروغی کاملا نظر رو بی ارزش میکنه و هر نظری باید دقیقا انعکاس باور ذهنی نویسنده باشه (این شرط مهمترین شرط هست)
  2. این نظر وابسته به منافع (بقول کانت رها از بهره و سود) ، خواسته ها و یا Complex های ذهنی (مثل عصبانیت و یا برتری جویی برای ساختن جایگاهی برای خودمون و …) ما نباشه
  3. تسلط و اطلاعات کافی از چیزی که قراره در موردش نظر بدیم داشته باشیم و خودمون دقیقا فهمیده باشیم چی داریم میگیم

فراموش نکنید من معتقدم آدم ها در قسمت شرط سوم حق دارند اشتباه کنند و من خیلی روی شرط سوم به اندازه شرط اول و دوم تاکید نمیکنم اما به هر حال میشه کاری کرد تا امکان اشتباه در برآورده شدن شرط سوم به حداقل برسه.

من به این چهارچوبی که اشاره کردم معتقدم و بر همین مبنا به نظرات دیگران توجه میکنم، هر کسی حق داره از طریق ایمیل ، تلفن و یا کامنت در سایتم نظرش رو به من اعلام کنه و من بدون هیچ سانسوری کامنتش رو درج میکنم و اگر لازم بدونم بهش جواب میدم.

مثلا اگر کسی معتقده بیشتر نظرات اکبری اشتباه هست من به نظرش 100 درصد احترام میگذارم ، شاید اولش کمی از شنیدنش دلخور بشم اما واقعیت اینه نظرات آدمها محترمه و من بهشون احترام میگذارم البته به این شرط که سه شرط بالا رو برآورده کنند. مشکل از نگاه من وجود نظرات مخالف نیست چون واقعا ما به تعداد آدمها میتونیم نظرات متفاوت داشته باشیم و منم سعی نکردم فکر خودم رو بکنم تو ذهن همه اما مشکل در بیشتر مواقع به برآورده نشدن سه شرط بالا برمیگرده.

خود من تمام سعی ام این بوده نظراتم کاملا این سه شرط رو برآورده کنند و نخواستم نظرات مخالف رو پنهان و یا سانسور کنم و یا دنبال این نبودم که همه مثل من فکر کنند.

نوشته های سایت من بخاطر صراحت زیادش گاهی تو ذهن برخی از دوستان سرزنش شد، مثلا پست مخاطب کم هوش و یا زیر صفر فرض کردن سواد فروشنده ای که یک برند سوئیسی رو می آورد و یا شوت فرض کردن کسی که بجای ASR میره آکوفیض میخره 😀 و …

من راستش خنده ام میگیره این نوشته هام رو میخونم ، البته این نظرات من که زیادی تند و ناخوشایند بنظر میاد از نگاه من هر سه شرط بالا رو برآورده میکنه (البته پست مخاطب کم هوش کمی شرط دوم رو میبرد زیر سوال چون کمی عصبانی نوشتمش) اما تاثیر خوبی روی فضای مخاطبان نداره.

متاسفانه و یا خوشبختانه ذهن من کارکردی بدون فیدبک داره، دقیقا مثل Audio Note و همونطور که میدونید فیدبک معنی اش اینه ما خروجی رو بسنجیم و به شکلی به ورودی اعمال کنیم. من ذهنم خروجی نوشته رو که همون تاثیر بر فضای مخاطب هست رو هیچوقت نمیسنجه و اونرو به به ورودی اعمال نمیکنه تا وضعیت تصحیح بشه.

میدونید فیدبک منفی با تصحیح ورودی دیستورشن رو میاره پایین اما از Gain (میشه gain رو اینجا به صداقت و شفافیت تشبیه کرد) کم میکنه، ذهن من چون بدون فیدبک کار میکنه متاسفانه گاهی دیستورشن خروجی اش تو فضای ارتباط خیلی میره بالا و خیلی ها بدجور از دستم شاکی میشن و عده ای هم پیش خودشون فکر میکنند حتما این نوشته ها به منظور خاصی نوشته میشه.

(ایرادی که به مجلات میگیرم اینه که خروجی اونها فیدبک خیلی بالایی داره وگرنه خیلی نمیشه گفت اونها دارند فقط دروغ تحویل مردم میدن)

اما چرا وضعیت اینجوره، آیا بهتر نیست اکبری مثل آدم بنویسه (البته آدم به معنایی که اکثریت محافظه کار تعریف میکنه) و تنش درست نکنه؟

آیا بهتر نیست کمی سنجیده تر و محترمانه تر و بهتر بنویسه تا کسی از دستش دلخور نشه؟

به هر حال ما تو یک فضای فرهنگی خاص زندگی میکنیم (بقول کسی که میگفت ما ایرانیها با تعارف حرف هامون رو میزنیم) و نمیشه بگیم ما به خروجی کاری نداریم و آیا بهتر نیست اکبری این موضوع رو بفهمه؟

من کاملا قبول دارم محافظه کارانه تر نوشتن و استفاده از فیدبک تنش و دیستورشن رو میاره پایین و هم احترام بیشتر میشه و هم دلخوری و ناراحتی کمتر اما اجازه بدید بگم چرا من بدون فیدبک و صریح مینویسم.

اول اینکه من دوست دارم تصور کنم مخاطبم مثل خودم هست و دارم با یکی مثل خودم ارتباط برقرار میکنم و چون من فضای بدون فیدبک رو بیشتر دوست دارم سعی میکنم اینجوری برم جلو و میدونم این تصور که مخاطبم مثل من هست خیلی به ندرت به واقعیت نزدیک میشه.

من میدونم استفاده از کلمه د ر پ ی ت و یا صفر فرض کردن سواد یک فروشنده میتونه از محبوبیت نوشته هام کم کنه و راه رو برای انتقادهای بیشتری باز کنه اما من به نظرات دیگران زیاد اهمیتی نمیدم چون نه دنبال fan جمع کردن هستم و نه دنبال پول درآوردن از این راه.

کلا دنبال جایگاهی برای خودم نیستم، بقول شاعر “رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار”، البته استفاده از این نوع ادبیات به این معنی نیست که من از ناراحت کردن کسی خوشحال میشم، نه ، من واقعا متاسف میشم از اینکه این نوع نوشته ها با فضای های فای ایران جور درنمیاد و قلبا دوست ندارم کسی از نوشته هام ناراحت بشه.

اما دوستان من، من خیلی برای های فای هزینه دادم و خیلی راه ناهمواری رو طی کردم و همیشه دلم میخواست یک اکبری مانندی (بدون فیدبک و صریح) وجود میداشت که (برخلاف مجلات با فیدبک زیاد) کمکم میکرد از این برزخ های فای بیام بیرون، من به رومی بینهایت احترام میگذارم و دستش رو میبوسم حتی اگر تو انجمنش بنویسه “اکبری تو خیلی شوتی، برو گم شو”.

میدونید چرا ؟ چون من عاشق یادگیری هستم نه دنبال اینکه رومی چه جور شخصیت ای هست و یا چه ادبیاتی داره.

میدونید من چه فضایی رو در ارتباط دوست دارم؟

من دوست دارم در فضایی باشم و بنویسم که مخاطبانم هم از جنس من باشند، بقول یکی که میگفت بهشت جایی برای همه روح های آشناست (آشنا به معنی نزدیک و شبیه به هم هرچند لغت شبیه خیلی مطلب رو نمیرسونه).

من دوست داشتم اعتماد کنم، همونجور که دوست دارم به من اعتماد داشته باشند و دوست داشتم رها از بهره بنویسم همونجور که دوست دارم هر نویسنده ای رها از بهره بنویسه و دوست داشتم عاشقانه بنویسم همونجور که دوست دارم هر نویسنده دیگری عاشقانه بنویسه اما امپدانس سورس برخلاف خواسته من بیشتر اوقات با امپدانس بار یکی نبود.

من Zs رو میشناختم و تصورم این بود مخاطبم هم Zl اش برابر Zs هست اما واقعیت اینه خیلی جاها این برابری نبود و من با پیش فرضی که داشتم اعتماد کردم، البته این موج های برگشتی به من ثابت کرد فضای های فای ایران خیلی تطبیق خوبی با امپدانس سورس نداره 😀 .

اکبری میگه مرغ یک پا داره و روند حرکت همینه که دوست داره، من هنوزم دوست دارم تصور کنم این تطبیق امپدانس وجود داره چون اینجوری راحت تر مینویسم.

هر کسی میتونه نظراتش رو همه جا عنوان کنه و دنبال مخاطبی باشه که باهاش آشناتره و بهتر باهاش ارتباط برقرار میکنه و یا با دوستانی به گفتگو بشینه که باهاش هم عقیده ترند و میتونه از نوع نوشته های من انتقاد کنه اما من تغییری توی امپدانس سورس نمیدم تا با امپدانس بار تطبیق پیدا کنه هرچند سعی ام رو میکنم هم صراحت ام رو از دست ندم و هم کمترین تنش رو بوجود بیارم.

به همه هم پیشنهاد میکنم اگر سه شرط ای که گفتم رو رعایت کنند دنبال این نباشند که فلان دوست یا فلان مخاطب از حرف یا نوشته شما خوشش میاد یا نمیاد، خودتون باشید چون بالاخره دوست یا مخاطبی پیدا میشه که از جنس شما باشه. رومی هم همینطوره و دنبال مخاطب جمع کردن نیست، بهتره همه خودشون باشند و کاری رو که دوست دارند انجام بدهند فارغ از قضاوت دیگران اما همیشه اون سه شرط رو براورده کنند…

Read More

WTA Madrid 2010 – The winner Aravane Rezai

دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

مادربزرگ این دختره (ارغوان رضایی) تو آپارتمان ما میشینه، اون دفعه که اومدند ایران تو حیاط با پدرش تمرین میکرد، پدرش آدم جالبیه ، خواستم بگم خوشحالم از اینکه تو مادرید قهرمان شد و Venus Williams رو برد.

این اولین بار هست که تو وبلاگم خبری بی ربط به های فای مینویسم.

اینم گزارش بی بی سی :

Aravane Rezai shocks Venus Williams at Madrid Open
Aravane Rezai of France, the world number 24, stunned Venus Williams 6-2 7-5 to capture the Madrid Open title.
Rezai broke her American opponent twice to take the first set with ease and fought back from 5-2 down in the second to win in one hour, 42 minutes.
It was the unseeded 23-year-old’s third career title after triumphs in Strasbourg and Bali last year.
Despite the defeat, Williams, who turns 30 next month, will return to number two in the world rankings on Monday.
“I just cannot believe this,” said Rezai. “She played very well and I’ve always respected her as a player and a champion. I just tried my best today and it worked well for me.”
Rezai blasted winners from all corners of the court and won 100% of points on her first serve as she took the opening set in less than half an hour.
Williams rallied in the second and stormed into a 5-2 lead but Rezai refused to be subdued.
She saved five set points before squaring the match at 5-5 and pushed on to take the title on her first match point.
A shocked Williams, winner of nine clay titles, uttered just one sentence at the presentation ceremony.
“She played well, congratulations,” said the five-time Wimbledon champion.

Read More

Vitus MP-L201 in Munich High End 2010

یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

Also new from Vitus is the top-of-the-line MP-L201 two-chassis preamp. This unit weighs over 100 pounds and can be bought with an optional subwoofer crossover. It is fully balanced from input to output and is wired with Vitus’s own Andromeda cabling. The price is € 46.000

New from Denmark’s Vitus Audio is the SIA-025 integrated amplifier (€ 18.500). This unit is said to output 25Wpc in class A or 100Wpc in class AB. It has two unbalanced inputs as well as three balanced inputs and can be bought in a variety of colors including silver, red, white, and dark gray.

تو این اتاق یک نوازنده بشکل زنده اجرا داره و صدای اون از طریق ویتوس و بلندگوی دانمارکی AMPLI پخش میشه، فکر کنم چنین مقایسه ای جالب باشه برای شنونده ها.

لینک های زیر عکس های نمایشگاه امسال در آلمان هست:

http://s632.photobucket.com/albums/uu43/ghtoz/HighEnd_Munich_2010/?albumview=slideshow

http://www.my-hiend.com/vbb/showthread.php?p=78437

http://picasaweb.google.com/118223304588653203263/Mun_2010#

آقای ویتوس تو نمایشگاه امسال آلمان حضور داشتند، مثل اینکه آقای رحمانی هم اونجا بودند و ایشون رو دیدند، ویتوس تو سیستم های زیر Setup شده بود :

Main room was D111 – the old B&W room and the biggest room.

Had 3 systems running there:

Together with َAmphion speakers:

Krypton3

Vitus SS010 Integrated Amplifier

Vitus SCD010 CD Player

Other smaller Amphion speaker

Vitus SS050 Integrated Amplifier

Vitus SCD010 CD Player

BIG system with new danish speaker

Vitus SCD010 CD Player

MP-L201 with active sub crossover (Vitus New Product for Marten Supreme bass tower)

Vitus SS101 for bass

Vitus SM101 for high frquency

Using bertram audio cables

German Physiks/Vitus Audio room (E111)

GP PQS100+ and borderland speakers

Vitus SIA-025 integrated amplifier (new Vitus Product)

Vitus SCD010 CD Player

Andromeda cables

SW Speakers/Vitus Audio / Purist Audio room (Hall 3 stand F15)

Vitus SCD010 CD Player

Vitus SS101 Integrated Amplifier

Purist AC conditioner and cables

SW “magic flute” speaker

Read More

Audio Softwares

چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹
/ / /

یکی پرسید چه نرم افزارهایی در زمینه صدا موجوده منم گفتم لیستش رو میگذارم اینجا اگر کسی خواست ایمیل بزنه براش آپلود کنم.

گذاشتن لیست به این معنی نیست که من با همه این نرم افزارها کار کردم و قبلا هم لیست کتاب هام رو گذاشتم که به این معنی نبود همه این کتاب ها رو خوندم.

این چند روزه عجب هوایی داشتیم، ما رو بگو مثل …خل ها یک ساعت زیر بارون پیاده رفتیم تا برسیم به خونه، بنظر من چیزی زیباتر از بارون پیدا نمیشه…

راستی شنیدم حبیب اومده ایران، خبر درسته؟

لیست به شرح زیر هست:

Acoustics Engineering Sabin v3.0.76
Adobe Audition 3
ARTA Audio Measurement And Analysis Software v1.5.0
BrainWave Generator 3.1.12.0
Cool Edit Pro 2.0
Dirac3.0 – Room Acoustics Software
ELAC Cara 2.2 plus
ETF v5.983
Exact Audio Copyer
Feurio
Leap Loudspeaker Enclosure Analysis Program v.5.0
LoudSpeaker Lab v3.1.3
Room Optimizer
TrueRTA 3.3.2

Read More

مغالطه پهلوان پنبه

پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۹
/ / /
Comments Closed

به سایت ویکی نگاهی بیندازید و ببینید اینطور نوشته :

مغالطه پهلوان‌پنبه یا مغالطه حمله به مرد پوشالی از مغالطات مقام نقد است؛ که شخص وقتی با مدعایی مخالف است و آن را نادرست می‌داند، برای نشان دادن نادرستی آن از راه غیرمنطقی مغالطه استفاده می‌کند؛ در مغالطه پهلوان‌پنبه هیچ‌گاه دلیل و برهانی بر ضد مدعای نخستین مطرح نمی‌شود، بلکه ناقد مدعایی را که قدرت نقد آن را ندارد، کنار می‌گذارد؛ یک مدعای سست و ضعیف را که توانایی نقد آن را دارد، به طرف مقابل خود نسبت می‌دهد و به جای رد کردن مدعای اصلی، به رد کردن این مدعای ضعیف می‌پردازد. مغالطه پهوان‌پنبه ترفندی‌است که از این راه شخص می‌تواند میزان تأثیرگذاری و مقبولیت شخص مدعی را کاهش دهد؛ هرچند مدعای نخستین پاسخ داده نمی‌شود. این مغالطه، به نوع خود پرکاربرد است و در نقد مکاتب و نظریه‌های دینی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به کار می‌رود؛ برخی افراد غیرمتخصص نیز در جریان نقد جامعه مرتکب چنین مغالطه‌ای می‌شوند. علت نامگذاری این مغالطه به پهلوان‌پنبه این است که ناقد به جای مبارزه با پهلوان اصلی، پهلوان‌پنبه‌ای ساخته، آن را بر زمین می‌زند.”

همونطور که خوندید این راه برای نقد نظرات یک نویسنده یکی از راه های مغالطه هست و من در بیشتر موارد با نقد هایی اینچنینی روبرو هستم.

مثلا یکی ادعا میکنه من فکر میکنم باید 50 میلیون پول برای ترانزیستور داد تا به صدای خوب برسیم و بعد شروع میکنه به آوردن دلایلی برای رد این نظر.

مثلا یکی نوشته بود من به همه میگم صدای خوب یعنی 50 میلیون پول دادن و بعد گاهی هم دلم برای فقرا میسوزه و میگم همین هدفونی که دارید خوبه.

یا یکی میگفت اکبری نوشته صدای ویلسون 7 و کنراد جانسون خیلی عالی بود و بعد میگه من از صدای ویلسون 7 و کنراد خوشم نمیاد.

اگر نگاهی به این نقد ها بیندازید متوجه میشید مشکل اینه که منتقد سعی کرده از راه مغالطه کارش رو به جلو ببره و اگر کسی سایت منو دقیق نخونده باشه خیلی راحت ممکنه این نوع نقد رو باور کنه.

وقت صرف کردن برای پاسخ به این جور نقد ها از حوصله من خارجه چون اگر کسی سایت رو دنبال کرده باشه به این نوع نقد ها توجهی نمیکنه.

من مطلب مخاطب کم هوش رو به خاطر یکی از همین مغالطه ها نوشتم اما فکر میکنم پاسخ دادن به این نوع نقد ها جز اتلاف وقت چیزی نیست.

اما نظر من در مورد DIY ، من معنقدم یک بخش های فای بازی با کامپوننت هاست و این بازی میتونه برای کسی که به سیستم های صوتی علاقه مند هست و منبع مالی نسبتا خوبی داره به شکل خرید این دستگاه ها باشه و گاهی هم دوست داره خودش دست به کار بشه و با ساختن کامپوننتی نتیجه کارش رو ببینه.

این دو نوع بازی هر کدوم برای عده ای جذابه و کسانی هستند که یا سرگرم خرید کردن هستند و یا سرگرم سرهم کردن قطعات و از بودن در این فضا لذت میبرند.

این دو مقوله ربط مستقیم ای به رفتن به سمت صدای ایده ال نداره هر چند هر کدوم اینها فضای خودشون رو دارند اما نتیجه نهایی این دو بازی چیزی غیر از اون چیزیه که ممکنه در ابتدا به اشتباه تصور بشه.

رسیدن به صدای خوب مسیری دیگه هست که این بازی اگر خیلی هوشمندانه انجام بشه فقط یک بخش کوچک از اون مسیر اصلی هست.

بنابراین ادعای رسیدن به صدای خوب  با DIY یک شعار اشتباه هست که نشون میده طرف درست مفهوم DIY رو درک نکرده و به همین شکل شعار سر هم کردن چند تا برند گرون هم برای رسیدن به صدای خوب یک ادعای نادرست هست.

دعوت به DIY دعوت به تغییر شکل بازی است و نه حل مشکل اصلی که البته ممکنه این بازی جدید از نظر هزینه با توجه به این برندهای ارزانی که تو ایران هست یک صرفه جویی بحساب بیاد که من خیلی هم در موردش مطمئن نیستم.

اگر یادتون باشه من قبلا سه فضا تعریف کردم، یکی فضای لذت بردن از موسیقی، دیگری فضای حرکت به سمت صدای خوب و آخری فضای کامپوننت ها که این فضای سومی میتونه به دو بخش خرید برند و یا DIY تقسیم بشه.

قبلا هم تاکید کردم این سه فضا به هم ربط چندانی ندارند و یک Audiophile عاقل سعی میکنه تعادل رو در این سه بخش رعایت کنه.

Read More

DIY از نگاه رومی

سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹
/ / /

جایگاه DIY یک جایگاه خاص هست و کسی که چیزی میسازه اطلاعاتی در مورد سر هم کردن تعدادی قطعه داره . البته فراموش نکنید سرهم کردن یک دستگاه با طراحی یک سیستم دو مقوله جداست. همه ما میتونیم از روی شماتیک یک مدار اونرو بسازیم اما طراحی یک مدار یک موضوع دیگه هست که ربطی به سر هم کردن مدار نداره  و کمتر طراحی مثل طراح Audio PAX و David Berning توپولوژی خاص خودش رو داره.

رومی خودش هم آمپلی فایر ساخته و هم بلندگو و کاملا به این موضوع مسلط هست و خیلی جالب در مورد پدیده DIY نوشته بخونید :

If it is possible to generalize which group of individuals in audio possess maximum amplitude of idiocy and at the same time archived the minimum audio result then unquestionably the leading position would be belong the audio industry marketing boys and the representatives of DIY Audio. Let leave the industry people along for now and look at the DIY Audio.

The DIY in audio has a very faulty semantic meaning. The fault derives from the actual phrase “Do It Yourself”. The term does not imply a level of RESULT but only the way of obtaining the result. Most of the audio people get frustrated with the absurd prices and low availability of so called high-end audio and the decided to make audio themselves. Thier frustrations are perfectly rational but let drop the entire concept of cost and price form this entire article, and here is why…. Certainly home made audio helps to avoid dealing with some thrift-manufactures who produce their junk-product and who in any other industry would end up probably in jail or certainly out of business. However, DIY will only save only money but it will NOT enable an audio user to get or to understand better Sound. If you give to each of the DIY enthusiast $1.000.000 and ask them to buy audio with no limitation or restriction then those DIYers will ended up with the system that would produce the IDENTICAL POOR RESULT as they have now. So, the cost benefit is not the subject under which the DIY should be viewed. Unquestionably DIY does save a tone of money but it does not have any single audio benefit; quite contrarily: DIY, as it understood by majority of audio people helps to breed the metastases of audio-idiocy.

DIY audio is very simple, however high-end audio at the level “how it might/should be” is very complex. It is very simple to assemble an amplifier or loudspeaker but it very difficult to understand, to make and to evolve into realization how that amplifier or loudspeaker should operate, how to USE them and what to do with all those built things after the fused do not blow anymore. A DIY movement, in the way in which it currently understood and publicized (and many wily audio industry scams take quite good advantage of this publicity) does not deal with a person but only with the process. As the result, an average DIYer learns how to solder, to buy, to assemble, or do a rudimentary design but his personal audio, musical or cultural progress is completely irrelevant to his actions. Consequentially 90% of DIYer have the general barbaric taste, cultural level of an average Taxes armadillo digger and the musical reference points so primitive that it frightens.

Read More